کارآفرینی

مقدمه

تنها راه رسیدن به نتایج خوب و ماندگار، کار و تلاش مستمر است. جامعه‌ای خوشبخت است که روح کار در آن تجلی پیدا کند.

قرآن مجید در سوره نجم آیه 39 و 40 می‌فرماید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِپلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری»؛ و نیست از برای انسان مگر کوشش و تلاشی که انجام داده است و قطعاً ثمره کوشش و تلاش خود را خواهد دید.

خداوند در بیش از دویست مورد، «عمل» انسان را ملاک شخصیت او و در هفت مورد ماده «صُنع» را که به معنی صورت دادن کار است بیان فرموده است. بیکاری، ناهماهنگی با آفرینش است. در جهانی که هر ذره‌ای در آن به کار و وظیفه‌ای مشغول است، بیکاری یعنی نواختن ساز مخالف در جمع هم‌نوای عالم هستی، که در نتیجه سبب ظهور زشتی در مجموعه جهان آفرینش خواهد شد. افزون بر آن، بیکاری بستری مناسب برای بروز انواع نابهنجاری‌های اخلاقی و ارتکاب لغزش‌هاست. یکی از بدترین بلایا و آفات برای هر جامعه، روی آوردن به کارهای کاذب و دوری از کار مفید و مولد است. در کارهای کاذب، تنها سود شخص در نظر گرفته می‌شود و در آن نه اثری از توجه به منافع دیگران به چشم می‌خورد و نه خبری از تلاش و فعالیت وجود دارد.

پیامبر اکرم (ص) افراد تنبل و بیکار را که تن به کار نمی‌دهند و می‌خواهند از دسترنج دیگران استفاده کنند، مورد نکوهش و سرزنش شدید قرار داده و می‌فرمایند: «از رحمت خدا دور است کسی که بار زندگی خود را به گردن دیگری بیندازد. ملعون است، ملعون، کسی که اعضای خانواده‌اش را در اثر ندادن نفقه تباه کند.» (تحف العقول، ص 37)

امام علی (ع) در نهج‌البلاغه خطبه 176 فرمودند: «کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید؛‌ آنگاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس خود را به آن پایان (بهشت) برسانید.»

کارکردن جوهره انسان است. کارکردن بزرگ‌ترین تفریح است. کار کردن میراث و شرف خانوادگی است. کار کردن حرکت کردن در مسیری از زندگی است که گنج زندگی دست‌یافتنی می‌شود. بیکاری، دردناک‌ترین رنج زندگی است. بیکاری، انسان‌های توانمند را از داشتن اختیار ساقط می‌کند. نیرویی عظیم و توانمند، بی‌جهت و بی‌هدف در جامعه در جریان است، که حاصل آن چیزی بجز تخریب خوبی‌ها نخواهد بود. تندرستی، در کار کردن است و از این رو به جوانی لطف و زیبندگی می‌بخشد. سِرّ لطف و زیبندگی در کار کردن است و اشتغال نیمی از رمز خرسندی و خشنودی است. از خدا مال و منال نخواهیم، بلکه توفیق کار و عمل بخواهیم. در مدینه فاضله، هر کسی باید خود، خانه خود را بسازد. در این حال، دل‌های مردم از نغمه و سرور پر می‌گردد، همانند مرغان که به هنگام ساختن لانه‌های خود، می‌خوانند و چه چه می‌زنند.

نظم و ترتیب و آرامش، زمانی در جامعه برقرار است که هر چیز و هر کس در جای واقعی خود قرار گیرد. در جامعه، هر کس صندلی مخصوص به خود را دارد، زمانی که همگی در صندلی‌های واقعی خود قرار بگیرند، جامعه بدون هیچ اشکالی فعالیت کرده و کارها درنهایت آرامش و سرعت پیش می‌روند؛ زیرا هر کسی مسئولیت واقعی خود را عهده‌دار است. بنابراین، بسیار مهم است که فرد در جایگاه اصلی خود باشد.

منشأ بسیاری از مفاسد فکری و اخلاقی، بیکاری است. هر کشوری که بخواهد این عیب بزرگ اجتماعی را رفع کند، باید مردم را به کار وادارد. تا آن آرامش عمیق روحی که عدi اندکی از آن آگاهند، در وجود همه برقرار شود. بنابراین، در نگاهی جامعه‌شناسانه باید گفت: اصلاح جامعه نتیجه‌ای است که با تحقق مقدمه‌هایی شکل می‌گیرد، از مهمترین آن مقدمات، ایجاد بازار اشتغال برای افراد بیکار است. برای شاد زیستن و جوان ماندن و جهانی شدن و پا به عرصه جاودانگی گذاشتن و جاودانه شدن حرف اول و آخر «تلاش» است.

در زندگی بسیاری از بزرگان، نوابغ، دانشمندان، سخنوران و محققان مقوله تلاش و کوشش، فوق طاقت بشری جاری است. البته چون اهداف بلندی در سر می‌پرورانند، همواره از آن لذت می‌برند. اما متأسفانه در حال حاضر بسیاری از جوانان ما به علت‌های مختلف، تمایلی به کار و تلاش ندارند.

علت اصلی بیکاری جوانان در جامعه امروز به عوامل مختلفی بستگی دارد، مثل نوسانات اقتصادی، عدم توزیع مناسب درآمد و امکانات، عدم جذب نیروی کار در مراکز تولیدی و صنعتی، عدم تناسب بین آهنگ رشد جمعیت و فرصت‌های شغلی، ضعف قوانین و مقررات، اتخاذ برخی سیاست‌های غلط و فقدان آموزش‌های متناسب با نیاز بازار کار از شاخص‌ترین عوامل به شمار می‌روند.

کمتر کسی است که بتواند فقیرانه مؤمن باشد! مگر آن‌هایی که عنایت و لطف خدا شامل حالشان است. خداوند هرگز نفرموده‌اند فقیر باشید، بلکه فرموده‌اند به فقرا کمک کنید، از این رو تا زمانی که انسان کار و تلاش نکند، چگونه می‌تواند به فقرا کمک کند. وظیفه ما خانواده‌ها و مردم دلسوز این است که سطح آگاهی و اهمیت کار و تلاش را در فکر و روح جوانان بالا برده و میل کار کردن را در آنها افزایش دهیم. البته یادمان باشد که کار و تلاش و کوشش انسان، «شرط لازم» برای جلب روزی است، گرچه «شرط کافی» نیست و به علل و عوامل دیگری نیز وابسته است. از جمله این عوامل عبارتند از:

اولین عاملی که تأثیر آن در جلب روزی پیداست کار و تلاش و استفاده از زور بازو است. مهم این است که بدانیم میزان تأثیرگذاری تلاش انسان در جلب روزی، چقدر است؟

واقعیت آن است که «انسان»، همه‌کاره جهان خلقت نیست و همه چیز به هوش و تلاش او بستگی ندارد و از میان عوامل و اسباب بی‌شماری که در نظام اسباب و مسببی جهان در کارند، هوش و تلاش انسان، جزئی از آن به شمار می‌رود.

پیشرفت در هر زمینه‌ای با تلاش میسّر است. ما به تلاش نیاز داریم؛ زیرا طبیعت ما آن را «طلب» می‌کند؛ تلاش، امتیاز و اشتیاق انسان برای یادگیری، خودآزمایی، آزمایش و تجربه است. اشتباه اغلب مردم اینجا است که تنها برای رسیدن به اهداف نهایی کار می‌کنند، نه برای لذت از کار کردن؛ و به همین خاطر است که وقتی به اهداف موردنظر خود نمی‌رسند، دچار یأس و افسردگی می‌شوند.

تلاش در اینجا به معنای زیاده‌خواهی، زیاده‌طلبی یا غرق شدن در هرج و مرج نامحدود نیازهای تمام ناشدنی نیست. تلاش یعنی سعی در رقم زدن استارت‌ها و مراحل موفقیت جهت رسیدن به اهداف ارزشمند.

نیوتن می‌گوید: «اگر من به‌جایی رسیده‌ام، بر اثر کار و کوشش است.»

هویت‌بخشی به جوانان و افزایش اعتماد اجتماعی آنان و همچنین فراهم آوردن فضای کار و تلاش در عرصه‌های گوناگون، بسیار حائز اهمیت هستند. فرمول موفقیت در کار چهار بخش دارد:

1. انتخاب کاری که دوستش دارید.

2. به کار گرفتن بیشترین تلاشی که می‌توانید.

3. استفاده از موقعیت‌ها.

4. تعاون و همکاری بین یکدیگر. (سفره‌دار خداوند باشید)

بی‌شک نیل به جایگاه رفیع و پر ارج خدمت‌رسانی به طیف وسیع شاداب و پرنشاط نوجوان و جوان جامعه‌مان، جز با همکاری و همدلی شما مخاطبین عزیز میسر نمی‌گردد.

از کسانی که می‌کوشند آرزوهایتان را کوچک و بی‌ارزش جلوه دهند دوری‌ کنید. مردم کوچک آرزوهای دیگران را کوچک می‌شمارند، ولی افراد بزرگ به شما می‌گویند که شما هم می‌توانید بزرگ باشید. و وقتی با شکست روبرو می‌شوید آن را به عنوان نشانه‌ای بپذیرید که نشان می‌دهد برنامه‌هایتان کامل نبوده‌اند، سپس از نو برنامه‌ریزی کنید و دوباره به سمت هدفتان حرکت کنید.

پیش از اینکه به موضوع اصلی بپردازیم با چند پرسش بحث را آغاز می‌کنیم. آسیب‌شناسی علل بیکاری نخستین قدم در مسیر کارآفرینی است. چرا اوضاع اقتصادی‏مان نابسامان و کسب و کارمان بی‌رونق است؟ چگونه است که برای دریافت کمک نقدی و غیرنقدی صدها مستمند یافت می‏شود، امّا برای کارهای نظافتی و امور ساده خدماتی، کسی را نمی‏توان یافت؟

در پاسخ به این پرسش چند نکته قابل عرض است. نخست اینکه در زندگی هیچ برنامه‌ای برای صرفه‌جویی نداریم. این بی‏ نظمی شما با نظم نظام هستی و طبیعت مغایرت پیدا می‏کند و دچار مشکل می‏شوید. یادمان باشد که هیچ‌گاه به دارایی و ثروت دیگران نباید حسادت داشت، چون تا زمانی که زیاده‌خواهی و حسادت داشته باشید رشد نخواهید کرد. زیاده‌خواهی نوعی بلند پروازی افراطی است که شخص در کوتاه‌ترین زمان می‌خواهد ثروتمند شود. نکته دیگر اینکه باید بتوانید کارهای کوچک را در شأن خود بدانید و برای خود شخصیت کاذب قائل نشوید؛ برخی از افراد با گذراندن یک دوره تخصصی یا ارتقای در یک مقطع، به انجام کاری پایین‌تر از مقام و سطح تحصیلشان تن نمی‌دهند و توقع‌طلب می‌شوند. نکته دیگر اینکه شکرگزاری از داشته‏ هایتان را به جا ‏آورید و برای به جا آوردن این شکر، بخشی از درآمدتان را خیرات و انفاق ‏کنید.

درس‌هایی برای کارآفرینان:

1- حکمت، بخشی از زندگی است:

«برای آنچه نتیجه می‌دهد بایست اهمیت قائل بود.»

اگر با نگرشی دفاعی به زندگی نگاه کنید، فقط با حد وسط امور مواجه می‌شوید و هرگز به اوج موفقیت نمی‌رسید. اگر قرار باشد کارآفرینان جاه‌طلب قبل از هر کاری فقط منتظر باشند که شرایط مناسب فراهم شود، احتمال دارد که هرگز از مرحله رویا و خیال عبور نکنند و به هدف نرسند.

2- آن کاری مهم است که نتیجه دهد:

«با هر چیز مفیدی خودتان را تطبیق بدهید، هر چیز بی‌مصرفی را دور بریزید و هر چیزی که ویژه خودتان است، اضافه کنید.»

بپذیرید که الگوهای تجاری مفید زیادند و کارآفرینان الهام‌بخش بسیاری وجود دارند، امّا نیازی نیست که فقط به یک روش متعهد باشید. اشکالی ندارد که کارآفرینان از منابع مختلف چیزهای مختلفی بگیرند و آن‌ها را برای نیازهای خاص خود تغییر دهند. هیچ کس کاملاً درست نمی‌گوید و هیچ کس کاملاً اشتباه نمی‌کند.

3- روی نیازهای دیگران تمرکز کنید:

«زندگی واقعی، خدمت به دیگران است.»

راز موفقیّت در دنیای نوینِ کسب و کار فراهم کردن خواسته‌ای است که به نفع زندگیِ مردم باشد. شاید این توصیه واضح و مشخصی باشد، امّا هنوز کارآفرینان زیادی هستند که امیدوارند با دستکاری در اجناس یا تهیه محصولات بُنجل، ثروتمند شوند. بهتر است که فعالیتتان برای خدمت به نیازهای مردم متمرکز کنید.

4- یاد بگیرید که انعطاف داشته باشید:

«تنومندترین درختان به راحتی ترک برمی‌دارد، در حالی که بامبو یا بید حتی اگر در مقابل باد خم شود، زنده می‌ماند.»

اشتباهی که افراد در کسب و کار و تجارت مرتکب می‌شوند این است که بیش از حد به یک طرح و نقشه، پایبند می‌شوند. آن‌ها فراموش می‌کنند که رسیدن به هدف اهمیّت دارد و طرح و نقشه فقط ابزاری برای رسیدن به هدف است. هیچ نقشه‌ای روی سنگ حکاکی نشده و باید در واکنش به شرایط متغیر، نقشه را تطبیق داد.

5- همه چیز را ساده کنید و رها باشید:

«افزایش روزانه خیر، کاهش روزانه بله. غیرضروری‌ها را دور بریزید.»

در تجارت این گرایش وجود دارد که پیچیدگی بیشتر را، به موفقیت بزرگ‏تر ربط می‌دهند؛ به همین دلیل است که بسیاری از شرکت‌های موفق، نتوانستند مشتریان خود را راضی نگه دارند. پیچیده کردن مسائل فقط نوآوری را خفه می‌کند، از خلاقیت جلوگیری می‌کند و مانعی بر سر راه ارتباطِ بهتر است. مهم این است که کارآفرینان بتوانند روی چیزهای ساده تمرکز کنند.

6- انتظار نداشته باشید که کارها آسان باشند:

«آرزو نکنید که زندگی راحت و آسان باشد، دعا کنید خدا قدرت تحمّلِ زندگی سخت را به شما بدهد.»

بقای کسب و کار در این دنیای پیچیده، جسارت، پشتکار و اعتماد به نفس است؛ دنیا همین است و شکایت هیچ فایده‌ای ندارد.

7- از اشتباهات خود و دیگران درس بگیرید:

«اشتباهات همیشه قابل بخشش هستند، امّا فرد باید شجاعت اعتراف به آنها را داشته باشد.»

باید چیزهای زیادی را یاد بگیرید تا اراده بیشتری پیدا کنید؛ هیچ وقت ارزش‌هایی که برایتان مهم هستند را به خاطر شهرت یا ثروت نفروشید. امکان ندارد که کارآفرینان بدون اشتباه کردن پیشرفت کنند؛ مهم این است که بتوانند این اشتباهات را بشناسند و از آن‌ها درس بگیرند.

8- چشم‌ از آنچه مهم است بر ندارید:

«قرار نیست به هر هدفی برسید، گاهی هدف فقط برای هدفگیری است.»

این خوب است که چند هدف کاری داشته باشید، امّا مهمتر آن است که از روندِ تلاش و کوشش برای رسیدن به آن لذت ببرید. کارآفرینان بسیاری هستند که از این فکر احساس درماندگی می‌کنند : «وقتی به فلان هدف رسیدم، احساس خوشحالی و موفقیّت خواهم کرد». مشکل اینجاست که حتی اگر به این هدف هم برسند، اهدف دیگری نیز خواهند داشت که برایش تلاش کنند؛ یعنی نیازی نیست که منتظر بود تا به قلّه رسید، در حالی که می‌توان از زندگی لذّت برد.

9- با حس ضرورت به زندگی بنگرید:

«اگر زندگی کردن را دوست دارید، وقت تلف نکنید؛ زیرا زمان چیزی است که زندگی را می‌سازد.»

زندگی خیلی کوتاه‌تر از آن است که بنشینید و منتظر باشید تا اتفاقات خوبی رخ دهد، هیچ راهی وجود ندارد تا بفهمید که برای رسیدن به موفقیت چند سال دیگر مانده است؛ بنابراین باید با حس ضرورت به زندگی نگریست.

10- به بینش و دیدگاه خود اعتماد کنید، اما هر چیزی را باور نکنید:

«بنده برای تأمین انتظارات شما به این دنیا نیامده‌ام، شما هم برای تأمین انتظارات بنده به این دنیا نیامده‌اید.»

قبول نکنید که زندگی‌تان را بر اساس انتظارات دیگران بسازید، با درایت و ایمان کامل به خدا، مسیر خودتان را بروید و زندگی زیبا و موفقی را برای خود خلق کنید و با نشان دادن توانایی‌هایتان، شخصیت و دانایی خود را افزایش دهید.

دانش و فناوری

اديسون معتقد است: «تخيّل مهمتر از دانش است». انسان همواره با «تخيّل» توانسته است، مسير رشد و پيشرفت را برای خود و هم‌نوعانش بگشايد، به دليل اينکه تا حد زيادی، زندگی آينده انسان توسط تخيلاتش رقم می خورد. بنابراين اگر ما می خواهيم فردای خود را چه در جايگاه فردی و چه در جايگاه سازمانی بسازيم، بايد الزامات دنيای فردا را از هم‌اکنون بشناسيم. به عنوان نمونه بدانيم که هر يک از ما در دهه آينده به چه دانشی نياز داريم؟ مفهوم سواد در سال‌های آينده چه خواهد بود؟ يا اينکه چه ابزارها و محصولاتی به بازار عرضه خواهد شد و اين محصولات چه تأثيری بر زندگی آينده ما می گذارد؟

آگاهی و اطلاعات، امروزه به شكل جديدی از دارايی تبديل شده است. آگاهی و اطلاعات متمركز، يعنی توانايی كسب و استفاده از دانايی و دانش فنی، نيز به منبع جديدی از ثروت بدل شده است. کشور سنگاپور كه خود را سرزمين هوشمند مي‌نامد، به اين جمع‌بندی رسيده است كه منبع سنتی و رايج ثروت، و «مزيت‌هاي نسبي» (يعنی زمين، مواد خام، پول و فناوری) را در هر زمانی مي‌توان تهيه كرد؛ مشروط بر اينكه افراد با اطلاع و آگاهی وجود داشته باشد كه با داشتن دانش فنی از اين منابع استفاده كند. سنگاپور، به همراه هنگ‌كنگ، كليه فعالیت‌های صنعتی خود را به جاهای كم‌ هزينه‌اي مثل: سوماترا در اندونزی، فيليپين و گوانگ دونگ در چين، منتقل كرده‌اند، ولي كنترل‌های مديريتی، طراحی و توزيع يعنی «بهره خارج قسمت آگاهی» را كماكان در اختيار خود نگه داشته‌اند. هر چيزی كه در سنگاپور و هنگ‌كنگ تحقق پيدا كند، قطعاً در هر جای ديگر نيز قابل تحقّق و اجرا خواهد بود. پس منبع جديدِ ثروت در جوامع كنونی ما «خارج قسمت آگاهی» است. اطلاعات و آگاهی هم شكل جديدی از دارایی است. متأسفانه اطلاعات و آگاهی همچون ديگر اشكال دارايی رفتار نمی کند؛ این است كه تناقض و تضاد واقع می شود. برای مثال غيرممكن است كه بتوان آگاهی و اطلاعات را از طريق دستور و تصويبِ نامه به خورد مردم داد، يا بين آنان توزيع كرد، يا اين‌گونه نيست كه انتقال آگاهی و اطلاعات به فرزندان را (مثل ديگر ماترك) به روز فوت واگذار كرد.

در مورد زمین و ساختمان و دارایی‌های عینی در کشور ما بحث فراوانی وجود دارد و متأسفانه هنوز هم چیزهای فیزیکی به عنوان دارایی مطرح است، اما شرکت «مایکروسافت» ثابت کرد که این مالکیت معنوی که در مغز‌ها وجود دارد به عنوان دارایی اصلی مطرح است؛ متأسفانه این کالایی است که در ایران خریدار ندارد. به هر حال نکته زیر خواندنی است استقبال از خريد سهام شركتی نظير مايكروسافت دليل روشنی است. بر اين حقيقت كه تجربه و به‌كارگيری اطلاعات و آگاهی كاركنانش از طرف آن شركت ادامه خواهد داشت، ديگر اينكه اطلاعات و آگاهی هرگز از پا در نمی آيد.

پيتر دراكر مي‌گويد: ابزار توليد يعنی پايه سنتی سرمايه‌داری، امروزه دقيقاً در تملك كارگران است، زيرا ابزار توليد در عمل، در مغزها و سر انگشتان كارگران نهفته است. آنچه كارل ماركس زمانی آرزوی آن را داشت، به واقعيتی تبديل شده است، منتهی به شيوه‌ای كه او هرگز تصورش را هم نمی کرد.

يك شاخص كوچك از دگرگونی ذهنيت‌ها در زمينه دارايی، اين است كه هر چه ثروتمند می شويم، احساس نياز كمتری به مالكيت خانه‌های شخصی پيدا می کنيم. در کشور بنگلادش بيش از 90 درصد خانه‌ها شخصی و در تصرف مالكينشان قرار دارد؛ درحالی که در ايرلند 86 درصد است. اين رقم در آلمان ثروتمند به 45 درصد كاهش پيدا می کند، و در کشور سوئيس به 32 درصد می رسد. در هر كجا كه مغز حضور دارد، ايمنی  و امنيت در ميزان بهره آگاهی و اطلاعات است، نه در دارايی های مادی. از همين روست كه در اين كشورها به جای خريد خانه‌های شخصی، استفاده به مراتب بيشتر و بهتری را از نقدينگی خود می کنند.

چرخه بهره‌وری

ادامه فعالیت‌های اقتصادی بدون اطلاع از وضعیت موجود آن، علی‌رغم صرف هزینه‌های هنگفت برای بهبود بهره‌وری اگر نه غیرممکن ولی مشکل بوده و همواره با بحران‌هایی نظیر وجـــود ضایعات، افزایش دوباره‌کاری‌ها و پایین بودن کیفیت محصولات تولیدی دست به گریبان خواهد بود. یکی از راه‌های رهایی از این معضل، استفاده از چرخه بهره‌وری است. چرخه بهره‌وری فرایندی است که اندازه‌گیری و برنامه‌های بهره‌وری در هر سازمان بر اساس آن انجام می‌شود. یک چرخه بهره‌وری شامل چهار مرحله زیر است که به شکل یک چرخه بسته عمل می‌کند. با اجرای صحیح چرخه بهره‌وری همواره می‌توان وضع موجود شرکت را تحت کنترل قرار داده و در جهت بهبود آن کوشید.

هشت عادتِ مفيد براي رسيدن به نتايج بهتر

1- خودتان را عادت دهید، در هر جایی که حضور دارید از مطالب مهم يادداشت‌ برداری كنيد.

2- به زمانی که در اختیار شما است به میزان پول بها دهيد و اين اصل پاركر را هميشه مدنظر داشته باشيد كه «هر كس كاری را كه دوست دارد می کند، نه آن كاری را كه بايد انجام شود.»

3- در مديريت ارتباطی بر افراد خود، ابتكار به خرج دهيد.

4- تصميمات سريع و به موقع بگيريد.

5- شجاعانه اشتباه‌های خود را بپذیرید و به آنها اذعان كنيد.

6- جرأت و جسارت به خرج دهيد و جستجوگر باشيد.

7- ذهن خود را تا 9 درصد برای گرفتن ايده‌های جديد خالی بگذاريد.

8- نگرشِ مثبت داشته باشيد و در حفظ سلامتی خود بكوشيد.

 

امروز198
دیروز283
بازدید کل449327

افراد آنلاین

2
نفر آنلاین است

پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403