احتمالاً تا به حال با افراد درماندهای مواجه شده اید که علت ناکامیهای خود را نیازهای مالی، وضعیت خانوادگی، شرایط محیطی یا محدودیتهای اجتماعی و عدم توجه مسئولین به مشکلات آنها میدانند. اگر به زاویه دید آنها در مقابل مشکلات گوناگون دقت کرده باشید، متوجه میشوید که مقصر اصلی در عدم پیشرفت و بالا بردن سطح تواناییهایشان، خود این افراد هستند نه آن چیزی که به عنوان عامل ناکامی (در حقیقت بازدارنده) در ذهن خود میپرورانند. اصولاً همین طرز تفکر افراد ناکام، عمده تفاوت آنها با اشخاص موفق است که با گذشت زمان، فاصلهای جبران نشدنی را در بین این دو گروه به وجود میاورد. هر انسانی دارای یک "الگوی قهرمان" است که در اعماق ذهن خود با آن زندگی میکند. گاه به آن نزدیک میشود، و گاه کیلومترها از آن فاصله میگیرد.
آیا تا به حال لحظه ای به این موضوع فکر کرده اید که چرا اینگونه است؟ چون بایست هر کسی "هزینه قهرمان شدن" خود را بپردازد که عبارت است از: پذیرش مسئولیتها، پرورش قابلیتها، و آمادگی برای جذب مهارتها. اگر میخواهید که در زندگی موفق باشید، باید خودتان را همان طور که یک باغ را برای برداشت بهترین محصول پرورش میدهید، پرورش دهید. افراد موفق در همه جا ویژگیهای مشترکی دارند که مسلماً تصادفی و یا شانسی نیست.
شما باید مسئولیتهایی را بر عهده بگیرید و در قبال آنها پاسخگو باشید. همچنین باید قادر باشید تصمیمات سختی بگیرید و آنها را عملی کنید. نیاز به گفتن ندارد اما این ویژگی یکی از مهمترین ویژگیهایی است که میتوانید در خود پرورش دهید. صداقت بهترین سیاست برای هر کاری است که انجام میدهید. یکرنگی و صداقت برای شما شخصیت ایجاد میکند و تعریف میکند که شما چه کسی هستید.
هیچ کس نمی خواهد متوسط باشد. متوسط بودن زمانی اتفاق می افتد که افراد برنامه ریزی ندارند. اگر میخواهید به موفقیت برسید، صفاتی را که شما را به موفقیت خواهد رساند در خود پرورش دهید و برای به کار بردن آنها در هر روز زندگی خود، برنامه ریزی کنید. در عین بزرگی متواضع باشید و شجاع و مصمم، وفادار و بی باک باشید. این چیزی است که شما هستید و همیشه بوده اید.
از خصوصیات انسان موفق بطور خلاصه میتوان موارد ذیل را بیان نمود:
1- دارای اهداف مشخص هستند. با کسانی همکاری میکنند که با سختی ها کنار نمی آیند.
2- همیشه در پی فرصتهای مناسب هستند و با اراده راه های محال را پیدا میکنند.
3- دارای روحیه مداومت و پشتکار هستند و در اثر بروز مشکلات متوقف نمیشوند.
4- با متخصص مشورت می نمایند و میتوانند یک گروه متخصص مورد نیاز را دور هم جمع کنند.
5- میدانند که چه میخواهند و جواب سؤالات خود را از کجا تهیه کنند.
6- حاکم بر سرنوشت خود هستند و در مقابل انتقادها و سرزنشها صبور هستند و هدفشان برایشان مهم است.
7- محدودیتهای ذهنشان را؛ معیار سنجش نمیدانند. در برابر شکستهای موقتی؛ میگویند این راه اشتباه بود و راه دیگر را امتحان میکنند.
8- به گفته های بی جای این و آن ، آنچنان توجه نمیکنند و احساس انصاف و عدالت در درون آنهاست.
9- در لحظات بحرانی، به دنبال نقطه عطف موفقیت هستند. دارای برنامه قبلی و عملی هستند و در تصمیم گیریهای خود؛ قاطع هستند.
10-خوب گوش میدهند و راهکارهای مناسب را پیدا میکنند و همیشه از دیگران فعال تر هستند.
11- عوامل ناخوشایند را از ذهن خود دور نگه میدارند و از حسادت و خود خواهی به دور هستند.
12- معتقدند که تمامی افراد موفق و قهرمانان جهان؛ روزی شکست خورده بودند.
13- از نیروی دیگران نیز استفاده میکنند؛ با شرایط منصفانه. دیگران را تشویق میکنند و مورد احترام و عشق و محبت و تقدیر و یاری؛ قرار میدهند.
14- ریسک میکنند و منتظر برنامه قطعی و 100% نیستند و زیاد به استدلال اعتماد نمیکنند و معتقد هستند که ذهن نیمه هشیارشان؛ نقشه را طراحی میکند.
بیشتر دانشمندان و نویسندگان سعی کرده اند تعریف جامع و کاملی از موفقیت ارائه دهند تا مورد استفاده همگان قرار گیرد، اما شمار فراوان این تعاریف خود موجب گردیده است که تا به حال توصیف دقیق و مشخصی از این کلمه در دست نباشد و در واقع ندانیم که اصولاً موفقیت چیست و ما دستیابی به چه چیزهایی را موفقیت می نامیم. یکی از دلایل عمده تعدد تعاریف موفقیت، برداشت های گوناگونی بوده که از این مفهوم شده است. بسا افرادی که به دلیل دستیابی به خواسته هایشان، خود را موفق و کامیاب میپندارند، اما این موفقیت از نظر دیگران چندان ارزش و اعتباری ندارد و یا افرادی هستند که احساس میکنند، موفق شده اند ولی وقتی واقعاً در آن تفکر میکنند، میبینند پدیده فوق واقعاً، آن موفقیتی که فکر میکردند نیست.بنابراین موفقیت امری نسبی بوده و هرگز تعریف واحدی به خود نمی پذیرد.
"آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است" آلفرد اوست.
در نظر اکثریت مردم ، فرد موفق کسی است که به آرزوهای خود رسیده و در درون، احساس رضایت خاطر دارد، که این خود حاصل تلاش و کوشش مداوم در زندگی میباشد. البته این را هم باید دانست که هیچ کس واقعاً موفق نیست، مگر آنکه خوشبخت باشد و خوشبخت کسی است که کاری مفید و با ارزش انجام دهد.
میتوان گفت موفقیت به مفهوم برخورداری از بسیاری مواهب است، از جمله: رفاه نسبی در زندگی، کسب احترام، بزرگی و عزت در محیط کار و در عرصه اجتماع، رهایی از نگرانی، سرخوردگی و شکست. موفقیت یا کامیابی هدف زندگی است، هر انسانی خواهان موفقیت بوده و طالب بهترین چیزهایی میباشد که از روزگار میتواند به دست آورد. نخستین و بهترین ایستگاه آن است که از هم اکنون خود را در شمار افراد منتخبی قرار دهید که میخواهند از روزگار کام ستانند. موفقیت، جریان مداومی است که ضمن آن مشتاق و آرزومند توفیق های بیشتری هستیم. و در واقع راه موفقیت همیشه در دست ساختن است. موفقیت پیشرفتن در مسیر است، نه به نقطه پایان رسیدن.
کاوش ها و پژوهش های عصر حاضر در مورد انسان حاکی از آن است که بر خلاف آنچه تصور میکنند، انسانها، کم یا بیش دارای منابع و ذخایر بالقوه و خداداد مشابهی هستند و از این لحاظ تفاوت فاحشی بین آنها وجود ندارد. عده ای این استعداد و ذخایر را در وجود خویش کشف میکنند و با به کار بستن آن به نتایج عظیم و شگرفی دست مییابند و عده ای دیگر از تواناییهای بالقوه خود استفاده نکرده و آن را با خود به گور میبرند. تفاوت انسانهای موفق جهان با سایر افراد در همین است.
نیروهای آشکار و پنهانی که در درون انسان وجود دارد، متناسب با شرایط محیطی خاص، از طریق نظام عصبی واکنش نشان میدهند عبارتند از: شعور و آگاهی، قدرت جسمانی، عشق و علاقه، نبوغ و خلاقیت، ایمان، پشتکار، خشم، شهوت، کینه، اعتماد به نفس، اراده، شادی و نشاط، غم و اندوه، ضعف و کسالت، اضطراب و نگرانی، حساسیت، کنجکاوی، مهر و محبت و ... هر یک از نیروها همانند یک بردار، دارای شدت و جهت معینی هستند که اندازه و جهت آن در افراد مختلف و در حالتهای گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد. این نیروها نیز فعال نیستند و تأثیر چندانی در رفتارها ندارند. فرایند مجموع این نیروهاست که روحیه و عملکرد انسان را شکل میدهد و او را وادار به بازتاب در مقابل عوامل محیطی میکند. اگر این نیروها تحت تأثیر محرکها با شرایط ویژه ای آزاد و همسو شوند، نیروی عظیمی پدید میاید که دارای انرژی خارق العاده ای است و انسان را بسیار نیرومند میکند به طوری که قادر خواهد بود حتی بعضی از کارهای غیر ممکن را، ممکن کند. اگر همسو شدن نیروها در جهت مثبت باشد، انرژی بیکران آزاد خواهد شد و انسان را در جهت مثبت به منظور سازندگی حرکت میدهد و اگر این نیروها به هر دلیل و تحت هر شرایطی در جهت منفی و مخالف، همسو شوند، آنگاه همین نیروی عظیم در جهت تخریب و نابودی انسان عمل میکند. سستی و تنبلی، افسردگی و کسالت روحی، خشم و خشونت، کشتار دسته جمعی، قتل عام و بسیاری از رویدادهای دیگر، از همین قبیل است.
امام علی (ع) میفرمایند: درد تو از توست، ولی تو بدان بصیرت نداری و درمان تو نیز در درون توست، لیکن تو بدان آگاهی نداری. در دیدگاه حضرت علی (ع) انسان تمامی هستی را در درون خویش دارد ولی بدان آگاهی و شعور ندارد. انسان بالقوه قادر است بر اسرار عالم امکان، آگاهی یافته و نسبت به آنها علم حضوری پیدا کند.
بنابراین ، افراد موفق کسانی هستند که از یک خودآگاهی واقعی برخوردارند. آنها در برابر پیشامدهای ناگوار، نیازی به داروهای آرام بخش ندارند. آنها خود را به خوبی با مسائل و مشکلات زندگی تطبیق میدهند. افراد موفق خود را میشناسند و میدانند که هستند، چه عقیده ای دارند و چه نقشی در زندگی ایفا میکنند و استعداد آنها چقدر است.