خانواده

مقدمه

خانواده‌ها در دهه‌های اخیر با مسائل متعددی از جمله، مشکلات زندگی خانوادگی، چگونگی ارتباط با فرزندان، اشتغال، بیماری‌های جدید، اعتیاد، اشتراک مساعی و غیره مواجه هستند. فراوانی و تنوع این مشکلات موجب می‌شود، بیشتر خانواده‌ها درگیر مسائل درونی خود شوند و این امر در نهایت، اثر نامطلوبی بر کارکرد آنان خواهد داشت. یکی از موثرترین راه‏های مبارزه با این مسائل آگاه نمودن اعضای خانواده است. هدف از تشکیل خانواده، تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان است. دست‌یابی به این اهداف والا، نیازمند توجّه جدی به این کانون است.

خانواده به عنوان اوّلین کانونی که فرد در آن قرار می‌‌‌گیرد، دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‌‌کند از این محیط است و حتّی تأثیرپذیری فرد از سایر محیط‌‌ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه‌گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سَبک و خطِ مشیِ زندگیِ آینده، اخلاق، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی برعهده دارد. عواملی چون شخصیّت والدین، سلامتِ روانی و جسمانی، شیوه‌های تربیتی اعمال شده در داخلِ خانواده، شغل و تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده، محل سکونت خانواده، حجم و جمعیت خانواده، روابط اجتماعی خانواده و بی‌‌نهایت متغیر دیگر وجود دارند که شخصیّت فرزند، سلامتِ روانی و جسمانی او، آیندة شغلی، تحصیلی، اقتصادی، سازگاری اجتماعی و فرهنگی، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تأثیر قرار می‌دهند. افرادِ پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می‌‌شوند و ویژگی‌‌های سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده‌اند وارد اجتماع می‌‌کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آنان وابسته است. بنیاد مقدس خانواده بر عشق و محبّت و روابط عاطفی و صمیمانه، پی‌ریزی شده است و بهترین راه تحکیم اساس خانواده و صیانت آن، رعایت اخلاق انسانی از سوی زن و شوهر است.

امروزه خانواده‌های بی‌شماری را می‌بینیم که متاسفانه به خاطر نداشتن آموزش کافی، قبل از ازدواج دچار نابسامانی و درگیری‌های مختلف شده‌اند، به‌صورتی که زن و شوهر به‌ظاهر در کنار یکدیگرند امّا وضع حیاتشان، آنان را چون دو بیگانه در کنار هم قرار داده است که در رابطه با خود و فرزندانشان مسائل و دشواری‌هایی دارند. بر اساس تحقیقات و بررسی‌های صاحب نظران، دنیای امروزی به جایی رسیده است که اگر مردِ خانواده، سالم و استوار باشد، بسیاری از مسائل مربوط به حیات خانواده و اجتماع، سر و سامان می‏یابد و اگر وی را از لغزش‌ها و خطرات پیش رو دور سازیم، کمک فراوانی به خانواده و جامعه کرده‌ایم و تا حدود زیادی باعث سر و سامان پیدا کردن وضعیت خانواده شده‌ایم.

صفا و صمیمیت در خانواده

برای ایجاد صفا و صمیمیت باید رفتارهای خاصی در محیط خانوادگی حاکم باشد؛ به همین مناسبت به رفتارهایی که موجب ایجاد صفا و صمیمیت می‌شود اشاره می‌کنیم.

1- اولین عاملی که موجب پدید آمدن صمیمیت می‌شود «خوش اخلاقی» است. بدیهی است که منظور از حُسن خلق، نرمی و ملایمت و شکیبایی است. زن و مرد باید سعی کنند در ارتباط با همدیگر روحیات انسانی را در حد کمال مراعات کنند و از تندی و عصبانیت و حساسیت‌ها بی‌مورد‌ پرهیز نمایند. از امام حسن مجتبی نقل شده است: «هیچ عیش و زندگی برتر و والاتر از خوش اخلاقی نیست

2- دومین عاملی که باعث ایجاد صفا و صمیمیت در محیط خانواه می‌شود «خوش زبانی» است. زن و مرد باید از بیان الفاظ ناشایست و تحکّم‌آمیز پرهیز کنند، هرگز به یکدیگر زخم زبان نزنند. رسول خدا (ص) در طول زندگی خود در ارتباط با مسائل شخصی و خانوادگی هرگز زبان به انتقاد نگشود و اگر اعتراض و انتقادی می‌کرد، زمانی بود که به حدود و قوانین الهی تجاوز می‌شد، در غیراین صورت با سکوت و نادیده گرفتن گذشت می‌کرد.

3- سومین نکته‌ای که در ایجاد و حفظ صمیمیت‌ها مؤثر است «خوش برخوردی» است. همه افراد علاقه دارند که دیگران با آنان برخورد خوبی داشته باشند. بنابراین زن و مرد هم از این قاعدة کلی مستثنا نیستند. هر مردی دوست دارد وقتی به خانه قدم می‌گذارد، همسرش با چهره‌ای خندان و با گشاده‌رویی با او برخورد کند. چنانکه زنِ خانه نیز متوقع است وقتی مرد وارد خانه می‌شود، سختی‌ها و دشوارهای زندگی را فراموش کند و با چهره‌ای خندان با همسرش مواجه شود. فراموش نکنیم که برخوردهای اولیه افراد بسیار مؤثر و نقش‌آفرین است.

4- نکته چهارم که در بقای صمیمیت‌ها بسیار مؤثر است، «احترام متقابل» است. در انجام امور خانوادگی از خودمحوری پرهیز نمایند و تا رضایت و تمایل طرفِ مقابل را به دست نیاوردید، به اظهار نظر اقدام نکنند. مرد و زن در تمام دوران زندگی از شک و تردید برکنار نیستند، از این رو وقتی مورد تأیید دیگران قرار می‌گیرند، جان و توان تازه‌ای بر آنان دمیده می‌شود.

5- نکته پنجم اینکه زن و مرد باید یکدیگر را «تأیید و تثبیت» کنند. این کار علاوه بر اینکه عملاً انجام می‌گیرد، باید در گفتار و رفتار هم انعکاس یابد؛ به عبارت دیگر زن و مرد باید اعتراف کنند که منهای طرف مقابل قادر به زندگی کردن نیستند. این تأیید و پذیرش موجب افزایش صفا و صمیمیت خواهد بود.

6- نکته دیگری که در افزایش صمیمیت در میان زوجین موثر است «قدر‌شناسی» است. قدر شناس بودن فرد او را در دل‌ها محبوب و دوست داشتنی می‌کند. «شکر نعمت نعمتت افزون کند.» روحیة تشکر باعث می‌شود تا دیگران برای کمک و ارتباط نزدیک با شما اشتیاق بیشتری پیدا کنند.

7- اما نکته پایانی «صمیمیت و یکدلی» است. پدر و مادر همسر شما حقِ بزرگی بر گردن شما دارند. چرا که عمر خود را در راه تعلیم و تربیت شما صرف کرده‌اند و از شما چیزی جز محبّت و احترام انتظار دیگری ندارند. ضمن آنکه والدین هر کسی از عزیز‌ترین موجودات برای او هستند و محبّت به آن‌ها می‌تواند کلید قلب همسر را به دست آورد.

اهمیت و ضرورت تشکیل خانواده

پیوند زناشویی و زندگی مشترک از شیرین‌ترین پیوندها در روابط انسان‌هاست و «خانواده» کانونی برای امنیّت، آرامش و دوستی و مهرورزی زن و مرد است. برخورداری از همسر خوب و شایسته، یکی از نعمت‌های بزرگ است که خداوند متعال به بندگان خویش عنایت می‌کند. کسانی که در زندگی، به دنبال سعادت، نشاط، شادابی، طراوت، معنویت و خوشبختی هستند، باید هم در «انتخابِ همسر» و هم در «نحوة تنظیم روابط خانوادگی» بیشتر دقت کنند.

رابطة زن و شوهر، جلوه‌ای از برترین هنرِ زندگی و کامل‌ترین شکل ارتباط انسانی است. به نظر می‌‌رسد توجه زن و مرد به ویژگی‌‌های طرف مقابل به سازگاری آنها بسیار کمک می‌کند. در نظام خانواده‌های سنتی، مرد عنصر اصلی خانه و مسئول تهیه مایحتاج زندگی اعضای خانواده و زن نیز موظف به اداره کانون، ایجاد گرمی و آرامش و تربیت فرزندان بود. امروزه نقش و کارکرد زن و شوهر کمی متفاوت شده است؛ آنان پا به پای یکدیگر برای تامین معیشت زندگی تلاش می‌کنند و تربیت فرزندان را به مهدکودک‌ها و مراکزی از این قبیل می‌سپارند.

1- مرد به عنوان سرپرستِ خانواده:

هر سرپرستی نسبت به اعضای خانوادة خود مسئولیت ویژه‌ای دارد. واگذاری مسئولیت و مدیریتِ نهایی خانواده به مرد، به معنای برخورداری از قدرت تصمیم‌گیری در مسائل کلی و اساسی خانواده است، نه ترجیح و مزیت و اعمال قدرت و زور و سوء استفاده از اختیار مرد سالاری. از این رو مردان باید در مدیریت خانواده به تصمیم‌گیری عاقلانه بپردازند و ادارة خانواده را بر محور عقل و منطق استوار سازند و به طور جدی از هوی و هوس بپرهیزند. «زن» و «شوهر» دو رکن اساسی خانواده هستند و در فرهنگ ما، مرد رکن بزرگ و سرپرست خانواده محسوب می‌شود. اوست که می‌تواند با تدبیر خویش خانواده را به بهترین وجه اداره کند و اسباب خوشبختی و سعادت آنان را فراهم سازد. او می‌تواند محیطِ خانه را همانند «بوستانی سرسبز» معطر، شاداب، مرتب و منظم گرداند و همسرش را به صورت فرشته‌ای درآورد. زنان نیز در امور داخلی خانه و تدبیر در امور خانواده و فراهم کردن فضای مناسب عاطفی و محیط نشاط‌آمیز و لذت‌بخش و تربیت فرزندان و بهسازی اقتصاد خانواده سهم زیادی دارند. مردان باید نسبت به جایگاه و نقش زنان در امور خانه آگاه باشند و به سهم آنان در این زمینه توجه نمایند.

2- احترام به حقوق اعضای خانواده:

خدای مهربان برای ایجاد مودت و رحمت بین زن و شوهر، وظایف و حقوقی برای هر یک مشخص کرده است، تا با عمل به آن مودت و علاقه بین زن و شوهر برقرار شود و در کنار یکدیگر به آرامش برسند. همان وظایفی که بر عهده زنان است، به طور شایسته، به نفع آنان بر عهدة مردان است.

و شایسته کسی است که جز با زبانِ محبّت و تکریم با همسرش سخن نمی‌گوید و همواره از خزانة دلش، کلام زرّین و خوشایند و گفتارِ شفابخش و درمان‏گر جان و آرامش‏گر روان را برگزیده، در فضای سرشار از نشاط و آرامش تقدیم همسرش نماید. رابطة شوهرِ برتر با همسرش به گونه‌ای است که هرگز نسبت به او زبان تهدید، تنبیه، تحقیر و تخریب شخصیت ندارد. هر چه هست زبان محبّت، صداقت و صمیمیت، ایثار و احسان، تشکر و سپاس و تأیید و تکریم است. مرد باید توجه کند که زن‌، شریک و سهیم زندگی است‌، هرگز نباید بیش از وظایف لازم بر او تحمیل کند و به او ستم روا دارد. توقع نداشته باشد که او در مقابل مرد، همانند خدمتکار و کنیز، تمام احتیاجات و خواسته‌هایش را انجام دهد. زن نزد شوهر امانت پروردگار است و باید در شیوة رفتار با او دقت نماید و با نهایت عدالت‌، انصاف‌، مهربانی و خیراندیشی با او رفتار کند.

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «شایسته‌ترین مردم از نظر ایمان، خوش اخلاق‌ترین آنان و مهربان‌ترین آنها با خانواده‌اش است و من مهربان‌ترین شما با خانواده‌ام هستم.» (مکارم الاخلاق، ص ۲۱۸)

و در جای دیگر می‌فرمایند: «با زنان مهربانی کنید و دل‌هایشان را به دست آورید تا با شما همراهی کنند و آنان را مجبور و خشمگین نکنید.» (وسایل‌الشیعه، ج۱۴، ص۱۰)

و در همین رابطه امیرخوبان حضرت امام علی (ع) می‌فرمایند: «همیشه با همسرت مدارا کن و با او به نیکی معاشرت نما، تا زندگیت با صفا شود.» (بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۳، ح۱)

بنابراین مرد عاقل و بردبار، با تلاش و کوشش و تدبیر امور زندگی بر همة مشکلات احتمالی روزمره در محیط کاری و بیرون از منزل پیروز می‌گردد و حوادث کوچک، ناملایمات روزگار و گاهی رفتار ناپسند بعضی از مردم او را ناراحت نخواهد کرد. وقتی وارد کانون گرم خانواده می‌شود، با چهره‌ای خندان و شاداب و قلبی مالامال از عشق، مهر، صفا و دوستی و زبانی گرم و گیرا و جذّاب، محیط زیبای خانه را با وجود خود معطر و نورانی می‌کند و با برخورد شایسته و سخنان دلپذیرش، جسم و روح همسر و فرزندان را آرامش می‌دهد.

شوهر باید در زندگی مشترک خود، به همسرش احترام بگذارد و هرگز به او اذیت و آزار نرساند و ایشان را تحقیر و تمسخر نکند. خداوند در قرآن کریم از تمثیل و تشبیه «همسران» به «لباس» استفاده کرده و می‌فرمایند: « هنّ لباسٌ لکم و اَنتم لباسٌ لهنّ»؛ آن‌ها لباس شما هستند، و شما لباس آن‌ها. (سوره بقره، آیه ۱۸۷)

به راستی این زیبا‌ترین، کامل‌ترین و نیکوترین تعبیری است که خالق منّان، در ارتباط با «همسران» فرموده است. زوجین زیباترین، آراسته‌ترین، فاخرترین و مقاوم‌ترین لباس و پوشش فطری و روانی حمایتی یکدیگر هستند. هر یک از زوجین، باید از وجود ارزشمند خویش، لباسی از جنس «عشق و محبّت» به یکدیگر هدیه دهند، چنان لباسی که به تمام نیازهای فطری، کشش‌های غریزی، احساس مهرطلبی، تعلق عاطفی و تشویق‌پذیری آن پاسخ گفته و آنان را در برابر همة محرک‌های ناخوشایند زندگی و آسیب‌های روانی و اجتماعی ایمن سازد.

خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند: «و عاشروهنّ بالمعروف»؛ و با آنان، به طور شایسته رفتار کنید (سوره نساء، آیه ۱۹). پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «برادرم جبرئیل به من خبر می‌داد و همواره سفارش زنان را می‌کرد تا آنجا که گمان کردم برای شوهر جایز نیست به زنش حتی اُف هم بگوید.» (مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۲۵۲، ح۲)

زن نیز مانند شوهرش، خودش را دوست دارد و به حفظ شخصیت خویش علاقه‌مند است. دوست دارد محترم و گرامی باشد. از تحقیر و توهین رنجیده خاطر می‌گردد. هر انسانی به طور طبیعی از توهین متنفر است. اما متأسفانه در برخی از خانواده‌ها، مردانی وجود دارند که ناآگاهانه همسر خود را، اذیت و آزار و تنبیه می‌کنند و نمی‌دانند که این کار چه عواقب وخیمی خواهد داشت. پیامبر بزرگ اسلام (ص) می‌فرمایند: «هر مردی که همسرش را بیش از سه بار در عمرش بزند، خداوند او را میان تمام مردم محشر چنان رسوا کند که اولین و آخرین به وی بنگرند.» (مستدرک‌الوسایل، ج۱۴، ص۲۵۰)

و امام علی (ع) می‌فرمایند: «زنان امانت الهی در دست شما هستند. به آنان زیان نرسانید و بر ایشان سخت نگیرید.» (مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۲۵۰)

بنابراین وظیفة مرد است که با همسر خود، رفتاری «محترمانه» و «محبّت‌آمیز» داشته باشد و هرگز به او توهین نکند و خصوصاً در میان جمع شخصیت او را تخریب نکند و خوبی‌های دیگران را به رُخ وی نکشد؛ اگر کوتاهی و قصوری در ایشان می‌بیند، در خلوت و به دور از چشم دیگران، ابتدا خوبی‌ها و ویژگی‌های مثبت او را بیان کند، سپس به صورت غیرمستقیم، پیام تربیتی خود را به ایشان القا نماید و با همة وجود با او رفتار محبّت‌آمیز داشته باشد. رفتاری که توأم با گذشت و اغماض از کاستی‌ها، نارسایی‌ها، غفلت‌ها، ضعف‌ها و جهالت‌ها باشد. رفتاری که همراه با ایثار، قربانی کردن هوس‌ها، فدا کردن میل‌ها و منفعت‌ها، تحمّل سختی‌ها و لب فروبستن و سعة صدر داشتن و به امید اصلاح و سعادت زوجین باشد.

۳- اظهار محبّت و دوستی:

شوهر کاردان و آگاه، به خوبی می‌داند که باید محبّت و دوستی و مهرورزی‌اش را نسبت به همسر بر زبان آورد و مهربانی را در قالب واژه‌های زیبا و پرمفهوم عینیت بخشد؛ چرا که صِرف محبّت قلبی کافی نیست. با توجه به کلام گُهربار و نورانی معصومین (ع)، باید دقت داشت که مهم‌تر از کلمات و واژه‌ها، در ایجاد محبّت یا نفرت، آهنگ صدا و حرکات دست و چشم و لب و ابرو هنگام سخن گفتن است. آهنگ نرم و ملایم، ایجاد محبّت می‌کند، چنانچه صدای کلفت و خشن، ملال و نفرت می‌آورد. لب خندان و چهرة شکفته و باز، همسر و فرزندان را جلب می‌کند، چنانچه ترشرویی و اخم هنگام سخن گفتن آن را دلسرد و افسرده می‌کند. بنابراین بسیار نیکو و به جاست که مرد در مکالمات روزمرة خود با همسر و فرزندانش، علاوه بر اظهار عشق و علاقه، مراقب حرکات دست و صورت و لحن صدای خود نیز باشد.

چگونه همسر نمونه‌ای داشته باشيم؟

1) پرهيز از مقايسة او با ديگران

از مقايسه همسرتان با ديگران به شدت بپرهيزيد. اين رفتار به رابطه حسنه ميان شما آسيب وارد مي‌کند. همسر شما انساني منحصر به فرد و داراي ويژگي‌هاي شخصيتي(اعم از مثبت و منفي) است که قابل مقايسه با هيچ فرد ديگري نيست. از اين رو، در مواقع ضروري مي‌توان او را با گذشتة خودش مقايسه نمود و بر اين اساس، ميزان پيشرفت و يا کاهش احتمالي ملاک‌های اخلاقي و معنوي و علمي وي را مورد تأييد قرار داد. اين عمل بر درجة تفاهم زن و شوهر خواهد افزود.

2) هنر خوب شنيدن سخن همسر

در هنگام گفت و گو با همسرتان با نهايت دقت به مطلب وي گوش کنید و آن گونه عمل نماييد که گويي جز به وي و سخنانش، به موضوع ديگري توجه نداريد و از انجام هر عملي که مغاير با حالت توجه باشد، خودداري کنيد.

3) حق همسر در تصميم‌گيري‌ها

درتصميم‌گيري‌ها و انتخاب راه‌حل‌ها و برنامه‌هاي زندگي مشترک‌، لازم است هر يک از زوجين، حقي براي همسرشان در نظر بگيرند و او را از صحنة تصميم‌های گوناگون در مسائل زندگی دور نگه ندارند. مديريت مطلوب در زندگي مشترک زماني امکان‌پذير خواهد بود که هر يک از طرفين از اهميت نقش خود در پيشبرد امور خانواده، اطمينان حاصل نمايد.

4) سکويِ پرتاب

سعي کنيد با اختصاص وقت بيشتر و کنار گذاشتن خواسته‌هاي فردي، خالصانه در راه تحوّل همسرتان بکوشيد و در اين راه از هيچ‌گونه فداکاري و از خود گذشتگي مضايقه نکنيد تا زماني که همسرتان بر قلّه بلند افتخار و موفقيت بايستد. در حقيقت به منزله (بال) براي «پرواز همسر» و يا به تعبير ديگر«سکوي پرتاب» شريک زندگي‌تان باشيد. اين را بدانيد که پشت سر هر مرد موفقي، زن شايسته و لايقي وجود دارد.

5) حضور در جمع خصوصي خانواده

بخشي از برنامه‌هاي روزانه خود را به همسر و فرزندان اختصاص دهيد و اين فرصت را صرف رشد و تعاليِ آن‌ها کنيد و از صميم قلب، خود را به سعادت و خوشبختيِ آن‌ها علاقه‌مند نشان دهيد.

 6) اعتدال در ابراز محبت به همسر

به جاي آنکه در صدد تملک کامل قلب همسرتان باشيد و به یکديگر وابسته شويد، به محبّت سالم و عواطف صحيح اکتفا کنيد؛ زيرا عواطف شديد و افراطی، سرخوردگي را نيز به دنبال دارد.

7) کردار هماهنگ با عمل

فقط به اظهار محبت نسبت به همسرتان اکتفا نکنيد، بلکه کردار خود را نيز هماهنگ با گفتار خود، به گونه‌اي تنظيم و ارائه نماييد که مؤيد اظهار مهر و عاطفه‌تان باشد.

8) استفادة مفید از اوقات فراغت در منزل

چه خوب است که خانم‌ها در منزل، اوقات فراغتِ خود را با سرگرمي‌هاي مفيد و آموزنده‌اي نظير مطالعه‌ي ِکتاب‌هاي سازنده‌، هنرهاي سالم‌، و پر کنند .

9) درکِ همسر

همسرتان را مطمئن سازيد که به طور کامل وضع او را درک مي‌کنيد و او مي‌تواند روي همياري شما در همه زمينه‌هاي زندگي حساب کند و بداند که يار و ياور و غم‌خوار و مونس او هستيد.

10) حمايت و پشتيباني از شوهر

در حضور بستگان ونزديکان، از همسرتان و کارش حمايت و پشتيباني کنيد تا آن‌ها نيز بدانند که شما با علاقه و اعتماد به او، بر مشکلات اجتماعي زندگي غلبه خواهيد کرد و با همه وجود از زندگي مستقل خود و شوهر راضي و خشنود هستيد.

11) تعاون و همکاري

برخي از مردها بر اساس يک باور غلط، گمان مي‌کنند که کارکردن در خانه، آن‌ها را سبک مي‌کند. در حالي که اين امر بر نفوذ و محبوبيت آن‌ها در دل همسرشان می‌افزايد و رضاي خداوند را در پي دارد. اگر به دليل مشغله زياد و مسئوليت سنگين‌، نمي‌توانيد عملاً با همسرتان در کارهاي منزل همياري نماييد، حداقل انگيزه و نـيـّت خود را به اطلاع او برسانيد تا از حمايت فکري شما احساس دلگرمي‌ کند.

12) صدا زدن

بسيار زيباست که هر يک از زن و شوهر، همسر خود را با نامي صدا کند که او بيشتر دوست دارد، چه اسم کوچک باشد و يا نام‌خانوادگي يا القاب مذهبي و عناوين اجتماعي.

پيامبر اکرم(ص) می‌فرمايند: بهترين نامي که دوست دارد، او را صدا زن. بهتراست پيش از آنکه زن و شوهر در اجتماع لقب و عنواني پيدا کنند، يکديگر را به اسم کوچک يا نامِ فاميل صدا بزنند و چاشني محبتي هم بر آن بيفزايند. مثلاً آقا مهدي، فاطمه خانم، علي آقا و غزاله خانم. آقا محسن و

13) نقش لحنِ کلام در گفتار

درگفت و گو با همسرتان، لحنِ سخن را به جاي تحکمي و آمرانه و با واژه‌هاي تند وخارج از نزاکت به آهنگ ملايم و لحن پيشنهادي با واژها و جمله‌هاي لطيف و محترمانه تغيير دهيد. زيرا سخن گفتن به صورت دستوري و آمرانه به غرور همسرتان لطمه وارد مي‌کند و اثرات منفي و ويران‌گري به بار مي‌آورد.

14) انتقاد سازنده به جاي انتقاد مخرب

سعي کنيد در زندگي مشترک نسبت به برخي از رفتارها و عيوب احتمالي همسرتان به جاي انتقادهايِ مخرب، انتقادهايِ سازنده داشته باشيد، زيرا هم‌زمان با تکرار انتقاد مخرب در خانواده، روابط محبت‌آميز جاي خود را به ستيزه‌جويي و تلخ‌کامي داده و روابط سالم و دوستانه به خصومت و دشمني تبديل مي‌شود. انتقاد اگر به جاي خود و با روش صحيح و مناسب انجام گيرد، يک شيوه تربيتي کار آمد و مؤثر خواهد بود.

15) راز داري در برابر افشاگري

يکي از مهمترين عواملي که به نگهداري چارچوب حريم خانوادگي لطمه مي‌زند و تعادل آن‌ را درهم مي‌ريزد، بازگو کردنِ اسرار و رازهاي درون خانواده نزد ديگران است. ضروري است زن و شوهر در جهت حفظ حرمت‌ها و احترامات اسرار يکديگر را نزد ديگران فاش نکنند و آن را امانتي از جانب يکديگر نزد خودشان تلقي نمايند.

16) ارزش کارها

هرگز تصور نکنيد که کار بيرون از منزل با ارزش و کار درون منزل بی‌ارزش است. ارزش کار را محيط آن تعيين نمي‌کند، بلکه انگيزه‌هاي انساني و اخلاقي، تلاش و مجاهدت، عشق و ايثار و نتيجه عمل انسان است که بدان کار ارزش می‌دهد. بنابراين بهتر است به همسرتان بگوييد که کار او در منزل برايتان فوق‌العاده با ارزش و مهم است. در اين صورت خانه شما تبديل به يک گلستان مملو از گل‌هايِ صميميت، شادي، نشاط‌، عشق، اميد، پويايي، سازندگي، خوشبختي و سعادت خواهد شد.

17) کسب تجربه‌ها

سعي کنيد در زندگي خود، از تجربه و عملکرد ديگران درسِ عبرت بگيريد. تجارب تلخ و نامطبوع ديگران، شما را متوجه ارزش‌هايِ موجود در زندگيِ خودتان و قدرشناسي از آن‌ها خواهد نمود. تجربه‌های مفيد سايرين نيز در افزايش موفقيت شما بسيار مفيد خواهد بود.

18) پرهيز از خود کم‌بيني

از احساس يأس، افسردگي و بي‌اعتمادي نسبت به خودتان فاصله بگيريد. اگر در گذشته زندگي مطابق میلتان نبوده و يا احتمالاً با شکست مواجه شده‌اید، آينده را فداي گذشته نکنيد. می‌توان با بهتر زندگي کردن و برخورد مثبت و عقلاني، از رنج‌هاي زياد و استرس‌هاي رواني کاست. اگر با خودتان کمي صادق و واقع‌بين باشيد، شادکامي ِزندگي را بهتر احساس خواهيد کرد. شما مي‌توانيد بهترين، با صفاترين، با محبت‌ترين، با نشاط‌ترين، زيباترين و با معنويت‌ترين کانون گرم زندگي مشترک را داشته باشيد. مطمئن باشيد اگر بخواهيد مي‌توانيد و هيچ يک از خواسته‌هاي منطقي و آرمان‌هاي خوب و مثبت دور از دسترس نخواهد بود.

19) بدرقه و استقبال از همسر

زن و شوهر به خوبي مي‌دانند که شريک زندگي‌شان هميشه به محبّت صادقانه نياز دارد و خريدار نگاه‌هاي پر از عشق و اميد است. از اين رو هنگام خروج ازمنزل، با چشمان پر مهر و نگاه‌هايِ پر جاذبه، امواجي از محبت و دوستي را به دل و جانِ همسر خود روانه مي‌کنند. چه زيباست هنگامِ بيرون رفتن شوهر از خانه، زن چند قدمي پشت سر وي حرکت نمايد و او را تا در منزل بدرقه کند.

20) شيوة برقراري ارتباط

همة شما حتماً مي‌دانيد که وقتي صحبت از شيوة برقراري ارتباط می‌رسد، خانم‌ها و آقايان کاملاً روي طول موج‌هاي مختلفي قرار گرفته‌اند. در پژوهشی اين مشکل ديرينه از ديدگاهي جديد و جالب بررسي شده است. نويسندة اين مطلب با يك روانشناس مصاحبه‌اي انجام داده است. تحقيقات وي نشان مي‌دهد که تفاوت‌هاي بين روش‌های برقراري ارتباط در خانم‌ها و آقايان، فراتر از اجتماعي شدن محض است و به نظر می‌رسد که ريشه در ساخت جنسيتي آن‌ها داشته باشد. او اوّلين بار وقتي متوجه اين مسئله شد که نوارهاي ويدئويي را که توسط محقق ديگري گرفته شده بود و در آن از دوستان نزديک خواسته شده بود که با هم گفت و گويي را آغاز کنند، بررسي مي‌کرد. برخلاف دخترها، پسرها از اين درخواست احساس ناراحتي مي‌کردند. دخترها در تمام گروه‌هاي سني وقتي با هم روبه‌رو مي‌شدند، فوری شروع به صحبت مي‌کردند و گفت و گو را با حل مشکل يکي از دخترها به پايان مي‌رساندند. از طرف ديگر پسرها، به موازات هم مي‌نشستند و از يک بحث به بحث ديگري مي‌پريدند و همة گفت و گوها پیرامون قرارهايي که می‌خواهند با هم بگذرانند مي‌چرخيد. وي مشاهده کرد که براي مردها، گفت و گو راهي براي استحکام بخشيدن به وضعيت و مقام خود در گروه است. آن‌ها براي حفظ آزادي و استقلال خود گفت و گو مي‌کنند. از طرف ديگر خانم‌ها، براي ايجاد صميمت و نزديکي صحبت و گفت و گو مي‌کنند. براي آن‌ها حرف زدن ذات و جوهره صميميت است، از اين‌رو دوستي نزديک و صميمي براي آن‌ها به معنايِ نشستن کنار هم و صحبت کردن است. براي پسرها، فعاليت‌ها و انجام کارها با يکديگر مهم است. نشستن و حرف زدن تنها جزء ضرورت‌های دوستي نيست. حتي از اين مشاهده‌های ساده نيز کاملاً مشخص است که چرا زن‌ها و مردها در صحبت کردن با يکديگر اين‌قدر مشکل دارند. زن‌ها با صحبت کردن با دوستان و عاشقان خود، احساس نزديکي و صميميت ايجاد مي‌کنند. مردها از گفت و گو در اين راه بهره نمي‌گيرند. به همين خاطر است که نمي‌فهمند که خانم‌ها چرا اين‌قدر پشت سر هم حرف مي‌زنند و حرف مي‌زنند. در نتيجه بسياري از مردها به روشي صداي زن‌ها را قطع مي‌کنند. مردها از روش‌ گفت و گوي مختلفي که زن‌ها براي ايجاد صميمت بين خود استفاده مي‌کنند، کاملاً گيج و مبهوت هستند. يکي از اين روش‌ها «گفت و گوي مشکلات» است. او مي‌گويد: براي خانم‌ها صحبت در مورد مشکلات جوهر ارتباط است. من مشکلاتم را با شما در ميان می‌گذارم و شما نيز همين‌طور در مورد مشکلات خودتان با من صحبت می‌کنيد و اين دليل نزديکي ماست. اما مردها، حرف زدن در مورد مشکلات را براي گرفتن توصيه مي‌دانند. از اين‌رو با يک راه حل به آن پاسخ می‌دهند. پيداست که وقتي مردها با چنين روشي به درد دل خانم‌ها در مورد مشکلات‌شان پاسخ مي‌دهند، زن تصور خواهد کرد که او قصد کوچک کردن مشکل او و يا کم کردن شَر او از سرش را داشته است. مرد فکر نمي‌کند که زن با مطرح کردن مشکلاتش براي وي قصد نزديک شدن بيشتر به او را داشته است. به خاطر اين تفاوت‌ها، بيشترين شکايتي که مردها از زن‌ها دارند اين است که، «زن‌ها مدام شکايت مي‌کنند، و اصلاً هم کاري براي حل آن نمي‌کنند.» مردها ذات شکايت کردن خانم‌ها را درک نکرده‌اند. از اين شيوه‌هاي مختلف، نکتة جالبي برداشت می‌شود: زن، که به دنبال ايجاد نزديکي و صميميت با مرد خود است، با او در مورد مشکلات خود صحبت مي‌کند.

زن‌ها بايد بدانند که گفت و گوي مردها فقط به خاطر موقعيت است. زن‌ها بايد مطالب بالا را به خاطر آورده و بفهمند که براي مردها انجام کارهايي که از آن‌ها خواسته شده، به معناي از دست دادن شأن و مقام خود در آن رابطه است. مردها معمولاً فکر مي‌کنند که زن‌ها قصد کنترل کردن آن‌ها را دارند. آنچه از نظر زن‌ها فقط يک درخواست کوچک است، از نظر مردها شيوه‌اي براي کنترل کردن به شمار می‌رود‌‌. محقق اين موضوع را گسترده‌تر بررسي مي‌کند: زن‌ها مي‌خواهند که مردها هر چه آنان مي‌خواهند انجام دهند. اگر زني بداند کاري که انجام مي‌دهد واقعاً مرد را مي‌آزارد، انجام آن کار را متوقف مي‌کند. اگر بداند که مرد مي‌خواهد او کاري را انجام دهد، سعي در انجام آن کار خواهد کرد. او اين را معناي عشق مي‌داند و تصور مي‌کند که مردش هم بايد مثل او فکر و عمل کند. اما مردها در برابر کارهايي که از آن‌ها خواسته مي‌شود، بسيار مقاوم و پايدار هستند. يعني دقيقاً متضاد با خانم‌ها! او يادآور مي‌شود که البته مردهايي هم وجود دارند که بسيار براي همسرانشان کمک‌کننده هستند. کاملاً متغاير با شيوة گفت‌ و گوي مردها که در پي ايجاد و حفظ مقام و رتبه است، گفت‌ و گوهاي خانم‌ها بسيار تساوي طلبانه‌تر است. وقتي زن‌ها به هم مي‌رسند، در مورد مشکل يکي از خودشان به بحث مي‌نشينند و نتيجة بحث را بر مبناي خواست همه مي‌گيرند. اين نوع گفت و گو بسيار مهمتر و تقريباً شبيه به سبک مديريت ژاپني‌هاست‌. مردهايي که با بازرگانان ژاپني در داد وستد هستند، بايد به کلي شيوة گفت و گوي خود را تغيير دهند و مجبور می‌شوند نزديک‌تر و صميمانه‌تر برخورد کنند.

21) اهميت دادن به ظاهر و باطن

معمولاً انسان‌ها احساسشان نسبت به خود را واقعيت تلقي مي‌کنند. اما وقتي متوجه مي‌شوند که بين آن واقعيت و احساس ديگران نسبت به آن‌ها هم‌خواني نيست، باعث روشن شدن و گاهی رنجش آن‌ها مي‌شود‌. اين ناهمخواني و عدم توافق بی‌ضرر نيست. مي‌تواند باعث بيشتر شدن عادت‌هاي اشتباه و ناقص شما شود. تشخيص خصوصيات شخصيتي زيان‌بخش را آسان مي‌کند و باعث مي‌شود تا احساس منفي ديگران نسبت به فرد افزايش يابد. براي تطبيق اين شکاف و يک‌جور کردن آن احساسات اشتباه با واقعيت، شما بايد بتوانيد رفتار ناشي شده مردم از احساسشان نسبت به شما را تشخيص دهيد. آن‌طور که ديگران شما را مي‌بينند، هر کاري که انجام دهيد در احساس ديگران نسبت به شما تاثيرگذار خواهد بود. مردم معمولاً برحسب ديدگاه و تجربه خودشان و گاهي کاملاً مستقل از شما، در موردتان قضاوت مي‌كنند. چه درست و چه غلط، آن‌ها رفتارها، عملکردها، زبان بدن، مکالمات لفظي و حتي صورت ظاهري شما را به آنچه خود استنباط مي‌کنند، ترجمه مي‌نمايند.

برای حرکت در مسیر رشد و پیشرفت خانواده چه باید کرد؟

همگی انسان‌ها برای رشد، پیشرفت و رسیدن به کمال تلاش می‌‌کنند. در محیط خانواده این تلاش برای رسیدن به قدرت تفکر مثبت و بهره ‌بردن از آثار مثبت آن انجام می‌‌شود. تنها زمانی که ممکن است لازم باشد خودتان را سرزنش کنید، زمان غفلت، تنبلی و و ناامیدی است. برای ادامة روند پیشرفت و پیروزی باید:

1- رضایت خداوند را مقدم در تمامی امور زندگی بدانیم و چه در مورد خود و چه در خانواده و چه در امور مردم بدان عمل کنیم. بر اساس مباحث موجود، آنچه مهم جلوه می‌‌کند، وظایف روان‌شناسان این است که به عنوان مشاوران آگاه اجتماع باید تلاش کنند تا راه علاجی برای معضلات اجتماعی، از جمله مسأله طلاق و غیره بیابند. اگر تحصیل‌کردگان جامعه بتواند این فرهنگ را در جامعه اجرایی کنند، در می‌یابند که در ابتدا هر فردی باید به پدر و مادر و بزرگان خانواده احترام بگذارد.

2- با شرایطی که در جامعه ما حاکم است، شاید یکی از موثرترین راه‌ها برای داشتن زندگی موفق، شناخت قبل از ازدواج باشد. طرفین در این دوره فرصتی دارند تا طرف مقابل را از لحاظ خصوصیات شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، نوع نگرش به زندگی و... ارزیابی کنند. متأسفانه در جامعه ما هنوز این نوع ارتباط به خوبی تعریف نشده است و بیشتر کسانی که به این نوع ارتباط روی می‌آورند، چون نسبت به اصول و ملاک‌های این نوع ارتباط آگاهی کافی ندارند، اغلب در کار خود موفق نمی‌‌شوند.

3- در هر شرایطی توجه به اینکه شریک زندگیمان با ما تفاوت‌‌های زیادی به لحاظ شخصیتی و عاطفی و... (به خاطر تفاوت جنسیتی) دارد، می‌‌توان حتی با مسائل پیش‌بینی نشده هم کنار آمد.

4- مردان نیازمند عشقی به نام اعتماد، پذیرش و تشویق هستند و زنان نیازمند عشقی هستند که در آن توجه، درک و احترام نهفته باشد.

5- زمانی در مرد انگیزه ایجاد می‌‌شود که احساس کند همسرش به او نیاز دارد ولی در جنس زن زمانی انگیزه ایجاد می‌‌شود که مورد نوازش، مهر و محبّت قرار گیرد.

6- یکی از پرفشارترین دوران هر زندگی، دوران پس از تولد اولین فرزند است. این دوره به لحاظ تغییراتی که در زندگی رخ می‌‌دهد، دور‌ه‌ای حساس و کلیدی است. از این رو زوجین با توجه به این نکته می‌‌توانند با درک شرایط همدیگر، وضعیت خوبی را برای یک زندگی شاد و موفق در کنار فرزندشان مهیّا سازند.

7- خیلی زود جلوی مشکلات را بگیرید. خیلی سریع باید راه حل مشکلات را پیدا کنید، به ویژه آن دسته از مسائلی که باعث بروز جر و بحث و دعوا می‌شوند. اگر شما سرپرست بخشی هستید، وظیفه سنگین‌تری نسبت به حل مشکلات دارید.

8- بالارفتن از پله‌های موفقیت شغلی به کمک دیگران نیاز دارد. رهبران حرفه‌ای و موفق کسانی هستند که بتوانند در میان همکاران و کارمندان خود شور و اشتیاق ایجاد کنند. اگر تنها مثبت فکر کنید کافی نیست، بلکه باید مثبت زندگی کنید.

9- مردم خود به خود در مقابل افرادی که می‌خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می‌کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهم‌ترین اقدامات است. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی‌ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت‌های خود داشته باشید.

10- نقطة مشترک پیدا کنید. افراد زیادی در مورد مسائل مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبان خود نشان دهید که افکار و ایده‌های شما با باورهای آن‌ها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی‌هایشان را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید.

11- وقتی منافع شخصی افراد را از یک ایده به آن‌ها توضیح دهید، شانس بیشتری برای متقاعد کردن آن‌ها دارید. چون آنچه از این نظر نصیب آنان می‌شود، چیزی است که همه به آن فکر می‌کنند. برای انجام این مسئله ابتدا باید نیازهای مخاطبینتان را دریابید. توجه آن‌ها را با گفتن نیازهایشان جلب کنید و به آن‌ها بگویید که چطور می‌توانید راضیشان کنید.

12- پدر و مادر هر شخص، او را در مدار نیکی یا پلیدی قرار می‌دهند. دوست، معلم، محیط زندگی و جامعه، در میزان هدایت یا انحراف در انسان بسیار مؤثرند. انسان بر اثر این عوامل دچار خطای فکری، انحراف قلبی، رذایل اخلاقی و گناهان عملی می‌شود، پس پدران و مادران مسئول فرزندان خود می‌باشند و می‌باید بر این وظیفه آگاه شوند و راهنمایی‌های لازم را از طریق دوستان نیکوکار و مجرب فرا گیرند تا رسالت خود را به خوبی انجام داده باشند.

13- به پیشرفت و رشد شخصیت همسر خود علاقه‌مند باشید و زمینه را برای تحقق این امر فراهم نمایید؛ از این طریق کانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی مصون سازید و عرصة زندگی را برای نوآوری‌ها بگشایید.

14- زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازید و از داد و ستد عاطفی به سه شیوة قلبی، کلامی و عملی استفاده کنید. به شریک زندگی خود ابراز محبّت کنید، او را از صمیمِ قلب دوست بدارید و با زبان عمل هم این امر را ثابت نمایید.

15- سعی کنید فهرستی از قابلیت‌ها و صفات مثبت همسر خود را در نظر بگیرید و به موارد مثبت وجود و شخصیت او کاملاً توجه کنید و در مناسبت‌ها و مراسم مختلف به این قابلیت‌ها اشاره نمایید. از صفات برجسته و مثبت او تعریف کنید و از این طریق فضای خانواده و گفتگو را به فضایی گرم و صمیمی و آکنده از روحیه مثبت تبدیل نمایید.

16- به جنبه‌های مشترک فکری و روحی خود و همسرتان توجه کنید و به گونه‌ای عمل کنید تا خصایص مثبت و سازنده به تدریج بیشتر شود و از طریق خودآگاهی و خودسنجی به خودسازی برسید و صفات برجستة انسانی را در وجود خود و همسرتان تقویت نمایید.

17- سعی کنید با همسرتان تفاهم و رابطه مناسبی داشته باشید. این تفاهم می‌تواند در حضور دیگران و یا در فضای خلوت زندگی صورت پذیرد. این امر مستلزم بهره‌گیری از «هنر خوب شنیدن و خوب گوش دادن» است. پس سعی کنید در هنگام گفتگو با همسرتان، به دقت به گفتار او توجه کنید و اجازه دهید که مطالب خود رابه طور کامل بیان کند.

18- باور کنید که همسرتان انسانی منحصر به فرد و واجد ویژگی‌های شخصیتی مثبت و منفی است. بنابراین او را با دیگران مقایسه نکنید. سعی کنید او را با گذشته‌اش مقایسه کنید و تغییرات رفتاری و پیشرفت فکری و اخلاقی وی را تحسین نمایید.

19- سعی کنید حالات و روحیات همسر خود را بشناسید و فهرستی از آرزوها و علائق وی تهیه کنید و از انتظارات او آگاه شوید. سپس خود را به تأمین خواسته‌ها و علائق منطقی و اصولی وی ملزم نمایید.

20- سعی کنید حریم یکدیگر را مراعات و از جر و بحث با هم خودداری کنید. مطالب بیجا را با سکوت خود و یا ارائه پیشنهاد مناسب، به گفتگوهای سازنده و ثمربخش تبدیل کنید.

21- باور کنید که هر کلمه و گفتار شما، در بر دارنده بار عاطفی و روانی است که بر وجود شنونده تأثیر مثبت و منفی دارد، لذا سعی کنید از زبان گرم، نرم، ملایم، و توأم با احترام و محبّت استفاده کنید. هرگز از کلمات ملالت‌آور و تحریک‌آمیز استفاده نکنید.

22- سعی کنید برای نیل به تفاهم و مناسباتِ بیشتر با همسرتان، از صداقت و راستی استفاده کنید. باور کنید که رمز خوشبختی و توفیق بسیاری از خانواده‌ها، صادق بودن آن‌ها و بهره‌گیری از این صفت برجسته انسانی بوده است.

23- به مدیریت کانون خانواده اهمیت دهید و سعی کنید در تصمیم‌گیری و هدایت زندگی از هماهنگی لازم برخوردار شوید. حدود وظایف هر یک از اعضای خانواده را مشخص کنید و در برخورد با مسایل زندگی، سیاستی هماهنگ اتخاذ نمایید.

24- به موجب قانون مدنی کشور ما مدیریت و مسئولیت نهایی در خانه با مرد است؛ این امر را در اداره امور خانه بپذیرید. در امور داخلی خانه زن و شوهر باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند؛ پس در برنامه‌ریزی‌های زندگی حقی برای همسرتان قائل شوید.

25- برای بقاء، تداوم و تعالی خانواده و دستیابی به سعادت زندگی، مصلحت زندگی را بر منفعت شخصی ترجیح دهید و سعی کنید خواسته‌های فردی خود را در راه تحقق اهداف زندگی زناشویی نادیده بگیرید و هر جا که مصلحت بزرگتری مطرح است، انعطاف‌پذیری بیشتری نشان دهید.

26- از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان پرهیز کنید و جای آن را به یکدلی، یکرنگی، صمیمیت و رفاقت بدهید. باور کنید یکی از مهم‌ترین عوامل تزلزل در بنای خانواده و آغاز نابسامانی و مشکلات خانوادگی، لجبازی دو همسر با هم و عدم پذیرش یکدیگر است. سعی کنید همسرتان را آن‌گونه که هست بپذیرید و روابط خود را بر پایه دوستی و محبّت تنظیم کنید.

27- به اصل تفاوت‌های فردی معتقد باشید و باور کنید که زن و شوهر دو موجودند که از نظر هوش و استعداد و علایق و خصایص جسمانی و اخلاقی تفاوت‌هایی دارند. سعی کنید حداکثر توافق میان صفات شما و همسرتان به تدریج برقرار گردد. وجود یکدیگر را مکمل و متمم هم بدانید و به تکامل هم کمک کنید.

28- سعی کنید خود را بالاتر از همسرتان نبینید. او را شریک زندگی بدانید و به این نکته توجه کنید که مراتب تحصیلی، موقعیت اجتماعی، وضعیت سنی و امکانات مالی شما، باید بر میزان فروتنی و خضوعتان بیفزاید. به خصوص زمانی که در پیشرفت‌های تحصیلی و موفقیت‌های مادی شما، همسرتان نقش اساسی داشته است.

29- به اصل مشارکت در زندگی خانوادگی معتقد باشید و سعی کنید تمام کارها را تنها خودتان انجام ندهید، بلکه از همسر و فرزندان خود کمک بگیرید. باور کنید که در ازدواج و تشکیل خانواده، مرد و زن عالی‌ترین سرمایه‌های وجود خود یعنی روح و قلب و عواطف و آرزوها و احساسات و امکانات خود را به مشارکت گذاشته و با قبول هم فکری، همیاری و تعهدات گوناگون، بهترین جلوه مشارکت را ارائه کرده‌اند. به این نکته اهمیت دهید که امروزه مدیر موفق، مدیری است که به قابلیت‌ها و قدرت‌های اعضای خانواده خود ارزش قایل شود و شرایط را برای بروز و ظهور این توانمندی‌های خدادادی مساعد می‌نماید. از این رو با مشارکت متقابل، فضای خانه را به فضایی بالنده و ثمر بخش مبدّل سازید.

30- سعی کنید شرایط کاری و شغلی، موقعیت اجتماعی، اقتصادی، وضع جسمانی و روانی و سنی همسرتان را به خوبی بشناسید و به تناسب این خصایص از یاری به او در داخل و خارج از خانه دریغ نورزید. در شرایط ویژه نظیر بیماری همسر، بارداری یا تولد فرزند، مسافرت و یا مأموریت شوهر، تعداد زیاد اولاد، تحصیل زن یا مرد و به کمک هم بشتابید و به سهولتِ امور زندگی، شادی، شادکامی و رفاه هم کمک کنید.

31- همیشه به همسرتان یادآوری کنید که کار او به ویژه در خانه برای شما با ارزش است. سعی کنید کار زن در خانه را کم ارزش و کار بیرون از خانه را با ارزش تلقی نکنید. این امر در تقویت روحیه و مبانی خانواده تأثیر زیادی دارد.

32- اگر به دلیل کار زیاد و تعهدات بیرون از منزل قادر نیستید عملاً به همسرتان کمک کنید، علاقه خود را به کمک و همکاری با او ابراز نمایید و وی را از حمایت خود، مطمئن سازید.

33- در مدیریت خود از مرد سالاری و زن سالاری خودداری کنید و برای داشتن یک خانواده متعادل از «حق سالاری» پیروی کنید و به گفتار امام باقر ( ع ) که می‌فرماید: «حق را بگویید، گرچه علیه خودتان باشد»‌ تأسی بجوید. در مدیریت خانه، مرد یا زن هیچکدام نباید نظرها و سلیقه‌های خود را بر دیگری تحمیل نمایند و کلام حق و منطق صحیح را از جانب هرکدام از طرفین که باشد، بپذیرند.

34- سعی کنید در زندگی دهن‌بین نباشید و به هنگام اظهار نظر و داوری درباره هر کس و هر پیام به کسب اطلاعات مستند بپردازید. این امر موجب می‌شود که قضاوتی صحیح، مستقل و منطقی داشته باشید و در داوری، اشتباه شما به حداقل برسد.

35- برای تعادل در زندگی و کامیابی هر چه بیشتر، از خوش خلقی و گشاده‌رویی و چهره‌ای پرنشاط بهره بگیرید و کوشش کنید که با شیوه‌های گوناگون گرد و غبار افسردگی را از چهره همسرتان بزدایید. هرگز اجازه ندهید افکار مأیوس‌کننده و منفی بر وجود اعضای خانواده شما سایه افکند و ریشه‌های شادکامی و شادابی شما را از بین ببرد.

36- نارسایی‌ها و رنج‌های گذشته خود و یا همسرتان را مرتب به یاد نیاورید و مطرح نکنید. سعی کنید نسبت به آینده خوش بین باشید و از لحظه‌های موجود حداکثر استفاده را ببرید.

37- سعی کنید از تجربه‌ها و خاطرات تلخ زندگی دیگران عبرت بگیرید. مطمئن باشید این امر بر نشاط و شادابی و شادکامی زندگی شما خواهد افزود.

38- به منظور جلوگیری از تزلزل خانواده و آسیب‌های احتمالی، توقعات و انتظارات شما از همسرتان باید مناسب با امکانات و توانمندهای وی باشد. مطمئن باشید که همخوانی خواسته‌ها و انتظارات منطقی شما روح تفاهم و همدلی و شادابی زندگی را افزون می‌کند. از این رو سعی کنید از چشم و هم‌چشمی با دیگران بپرهیزید و دامنه خواسته‌ها را گسترده نسازید.

39- برای دستیابی به یک زندگی سالم و متعادل، از بزرگواری و گذشت نسبت به یکدیگر بهره برید. نادیده گرفتن مسائل جزئی، عفو و تغافل نسبت به بعضی از گفته‌ها و رفتارها و نادیده گرفتن بعضی از اشتباهات و بهره‌گیری از سعه صدر و بزرگ‌منشی در زندگی خانوادگی از رموز اساسی تحکیم بنیاد خانواده و از عوامل مؤثر در زندگی مشترک همسران است.

40- از موشکافی عیوب و عیب‌جویی همسرتان و به رخ کشیدن آنها بپرهیزید و عیب‌پوشی را سرلوحه مناسبات با همسر خود قرار دهید. این امر دستیابی به امنیت روحی و آرامش روانی را در کانون خانواده ممکن می‌سازد.

41- در صورتی که مایلید از انتقاد سازنده در مورد رفتار همسرتان استفاده کنید، سعی کنید با ذکر یکی از جنبه‌های مثبت او زمینه را برای ایراد و نقد سازنده خود و پذیرش آن مساعد سازید.

42- برای نگهداری حریم خانوادگی و روابط صحیح انسانی و تقویت امنیت و تفاهم در زندگی سعی کنید اسرار و رازهای درونی خانواده را نزد دیگران بازگو نکنید و از این طریق اعتماد همسرتان را به خود جلب کنید.

43- سعی کنید در ارتباط و گفتگو با همسرتان با لحن آمرانه و تحکم‌آمیز سخن نگویید و نظرهای خود را دربارة بهبود زندگی و برخورد مناسب با فرزندان یا دیگران، به صورت پیشنهاد به همسرتان مطرح نمایید. این امر پذیرش نظر شما را میسر می‌سازد.

44- سعی کنید از طریق مطالعه کتاب‌های مختلف، شرکت در مجالس اخلاقی و علمی و تفکر در زندگیِ خانواده‌های موفق، رمز توفیق آنان، اطلاعات خود، همسر و فرزندانتان را افزایش دهید و از طریق تقویت اعتماد به نفس و بهره‌گیری از تجربه‌های ارزنده دیگران، خود و افراد خانوادیتان را برای برخورد منطقی با مشکلات زندگی آماده سازید.

45- در میان گفتگو با همسرتان، آرامش خود را حفظ کنید. سعی کنید عصبانی نشوید و در صورت پدید آمدن این حالت از ادامه بحث خودداری کنید.

46- هنگامی که عصبانی هستید، این گفتار حضرت علی (ع) را مد نظر قرار داده و اجرا کنید: «به هنگام خشم، نه تنبیه، نه دستور و نه تصمیم.»

47- سعی کنید نگرانی‌ها و افکار منفی مربوط به محیط کار خود را به محیط منزل منتقل نکنید و از این طریق آرامش و فضای گرم خانه را به هم نزنید.

48- برای ایجاد و یا تقویت روحیة همسرتان و رفع پاره‌ای از مشکلات و نگرانی‌های زندگی به تغییر برخی از شرایط حاکم بر خانواده و ارائه برنامه‌های متنوع اقدام نمایید. باور کنید مردان و زنانی از هنر و علم و تجربه مدیریت برخوردار هستند که از فرصت‌های به دست آمده در زندگی حداکثر استفاده معقولانه را می‌کنند و شرایط را برای زندگی بهتر مساعد می‌سازند. پس سعی کنید آینده و حوادثی که شاید هرگز روی ندهد شادکامی زندگی کنونی شما را بر هم نزند و شما را دچار نگرانی و پیری زودرس نسازد.

49- در برنامه‌های زندگی خود زمانی را برای گفتگو و ابراز محبّت و تبادل نظر با همسرتان اختصاص دهید و این امر را در اولویت امور خود قرار دهید. سعی کنید اشتغال زیاد و یا وجود فرزندان و بستگان و دوستان، شما را از توجه به این امر مهم باز ندارد.

50- فلسفة زندگی خود را بر مبنای خوش‌بینی قرار دهید.

امروز224
دیروز252
بازدید کل447645

افراد آنلاین

4
نفر آنلاین است

جمعه, 31 فروردين 1403