Print this page

محیط شناسی

طبیعت، بزرگ‌ترین آموزگارما انسان‌ها درهستی و بهترین راه و الگو برای خودشناسی و خدا شناسی است. یکی از بزرگ‌ترین و ساده‌ترین نشانه‌های دریافت الهامات بشری، که ماهیت اصلی آن را چهارعنصر حیات یعنی «آب، خاک، آتش، باد» تشکیل داده؛ وجود طبیعت است. با کمی دقت درطبیعت و چهارعنصر حیات، درمی یابید که هیچ اختراع یا اکتشافی در دنیا به وجود نیامده است که یکی از این عناصر در آن‌ها دخیل نباشد؛ مثلاً اگر کشفی در شیمی به دست می‌آید حتماً «عنصر آب» و برخی عناصر دیگر درآن دخالت دارند و یا اگر فضا پیمایی به فضا فرستاده می‌شود؛ عنصرآتش و باد در آن دخالت مستقیم دارند.

و یا اگر معدنی یا مکانی کشف می‌شود حتماً خاک وعناصر دیگر درآن دخیل هستند؛ خلاصه همهٔ این‌ها، شهوداتی هستند که الهام بخش انسان از جانب خداوند متعال بوده و خداوند آن‌ها را در دل طبیعت قرار داده است تا ما ازطریق آن‌ها راهنمایی و ارشاد شویم. ولی متأسفانه، اکثرانسان ها به آن‌ها نه تنها بی‌توجه، بلکه نامهربان هستند؛ و به جای آن بیشتر وقت خود را در آپارتمانهای گوناگون چه برای کار و چه برای زندگی می‌گذرانند و کوچک‌ترین توجهی به طبیعت زیبایی که خداوند برای هدایت و راهنمایی آنان قرار داده ندارند. درحالی که وجود و ماهیت تمام موجودات از خاک و عناصر تشکیل دهنده آن است، اما متأسفانه بیشتر انسان‌ها اصلاً توجهی به آن ندارند و ازآن بی‌بهره‌اند.

حضور در طبیعت، قوانین و قواعد خاص خود را دارد و در صورت بی‌توجهی به این اصول، تأثیرات منفی جبران ناپذیری به بشر و طبیعت تحمیل می‌شود. ما انسان‌ها جزئی از طبیعت هستیم پس اولین چیزی که باید به آن اهمیت بدهیم، احترام به طبیعت است. احترام به طبیعت، یعنی احترام به خود و این مهم زمانی صورت می‌گیرد که شناخت و آگاهی ما از طبیعت بیشتر شود.

از طرفی هرآنچه که در وجود ما انسان‌ها است؛ در طبیعت نیزجریان دارد. استفاده از محیط زیست، از دوره‌ای که ما به مدرسه می‌رفتیم، بارها و بارها به گوش مان گفته شده؛ محیط زیستی که شامل همان چهار عنصر حیات یعنی (آب، خاک، آتش، باد) است؛ همچنین گیاهان، جانوران، انسان‌ها و روابط متقابل بین آن‌ها، همگی را می‌توان عوامل مؤثردرهدایت انسان‌های متفکر و آینده نگربرای استفادهٔ بهترازطبیعت و رهنمودهای ادیان آسمانی دانست؛ که ضمن دعوت انسان به مطالعه درطبیعت و مشاهدهٔ آثار صنع الهی، او را به حفظ این گنجینهٔ ارزشمند الهی، ملزم ساخته‌اند.

ادیان مختلف، رهنمودهای فراوانی برای پیروان خود و به طور کلی انسان‌ها ارائه کرده‌اند؛ که درآن، انسان‌ها را جهتِ داشتن زندگی شاداب و برخورداری از محیط زیست سالم به فراگیری علوم محیط زیست و شناخت بیشتر این علوم تشویق و توصیه می‌کنند. به راستی در این «زمین» چه چیزهایی نهفته است که ما را تا ژرفا به سمت خود می‌کشد و وادار به پرسش می‌کند؟! زمانی که بشر از گهواره‌ای که سال‌های سال در آن می‌زیست؛ فراتر رفت پاسخ این سؤال بر او روشن شد.

پیش از رفتن انسان به فضا، حیات همیشه مهم‌ترین پرسش بشر بود! این که حیات از کجا آغاز شده؟ و در تکامل انسان چه نقشی داشته است؟

نحوه استفاده صحیح از محیط:

الف: کنجکاوی و دقت به محیط و خود: اولین مرحله در محیط شناسی توجه دقیق به محیط و اطراف محلی که در آنجا هستید و یا می‌خواهید باشید؛ مثلا اینکه در کدام نقطه از نظر جغرافیایی و تاریخی قرار دارید. باید به این مطلب توجه داشته باشید که محیط آبی یا جنگلی و یا کوهستانی هر کدام ویژگی خاص خود را دارند و باید بدانید چگونه می‌توان با استفاده از تعالیم بر محیط پیرامون خود مسلط شوید دوم اینکه چه چیزهایی در آن محیط از نظر پوشیده است؛ بهتر است بجای اینکه فقط به چشم خود اعتماد کنید از پنج حس ظاهر و پنچ حس باطنی خود کمک بگیرید که توضیح کامل آن در کتاب روح روان جسم احساس به طور مفصل گفته شده است. هرگز از چیزی که می‌بینید نترسید؛ از چیزی باید ترسید که آن را نمی‌بینید. مثل حسرت، حسادت، غرور، کبر.

ب: فکرو تفکر: فکر یعنی یک ذهنی که در آن با سازمان دادن معلومات قادر به کشف مجهولات می‌شویم. فکر، مرتب ساختن امور معلوم برای روشن شدن امور مجهول می‌باشد. فکر شامل (یادآوری و خیالبافی، تخیل ورویا، همخوانی، اندیشه‌ها و استدلال‌ها) است ولی اغلب به تعمقل (تعمقل جمع تعمق می‌باشد) توجه می‌شود. تعمقل: تفکرهای خاصی را برسی می‌کند که در آن فکر در جهت معین و مشخص سیر می‌کند و آمادگی خاصی را برای ذهن فراهم می‌سازد که ذهن از محفوظات حمله ور به مغز و مخیله و از میان یاد گیری‌های پیشین، تنها به آگاهی‌های مربوط و مطلوب، اجازه ورود می‌دهد.

ج: تخیل: تفکر آزادی است که همواره دور از واقعیات می‌باشد یعنی خیالبافی شبیه به رویا است اما فرق آن با رویا در این است که رویا چیزی دست نیافتنی است ولی تخیل چیزی است که می‌توان به آن دست یافت.

د: کنترل ذهن: نباید بگذارید ذهنتان را شوت کنند؛ یعنی باید همیشه سعی کنید در مورد کارتان خوب فکر و بررسی و تحقیق کنید و تا زمانی آن را تمام نکرده‌اید با کسی مطرح نکنید و یا به طور ساده می‌توان گفت، دهن بین نباشید. اجازه ندهید ذهن شما مثل یک راهرو باشد هر کس به راحتی در آن رفت و آمد کند و اثر بگذارد. همیشه به تدبیر و اندیشه، توجه خاص داشته با شید.

ه: توجه به پالس های الهی: یعنی باید در بیشتر موارد هم آنقدر که تحقیق و تفحص می‌کنید به شهودات و آیات الهی که برای راهنمایی انسان‌ها از طرف سیستم الهی فرستاده می‌شود نیز دقت فراوان داشته باشید.

و: اصل تضاد و اضداد: نور، ظلمت، زیبایی، زشتی، خوب، بد… باید توجه داشته باشید اضداد در دنیا هست و باید باشد، زیبایی دنیا نیز به بودن آن‌ها است وشما نمی‌توانید آن‌ها را از بین ببرید بلکه می‌باید سعی کنید هر کدام از آن‌ها را خوب شناسایی کنید و بجا مصرف کنید. خوب دقت کنید باید خوب شناسایی کنید و بجا مصرف کنید. درست مثل داروها که همگی خوب می‌دانید بسیاری از آن‌ها هم تلخ وکشنده هستند ولی وقتی بجا ودرست مصرف شود، نه تنها مضر نیست بلکه بسیار مفید است مثل علم، مثل پول، مثل خواب وغیره……

ز: ایجاد تعادل، تناسب و هارمونی در خود و محیط: باید سعی کنید با هر وضعیتی کنار بیایید و با آن محیط سازگاری بوجود بیاورید.

ح: تقسیم بندی در مطالب یاد گیری: برای فرا گیری بهتر لازم است که مطالب خوانده شده را طبقه بندی کنیم و در جای مناسب آن‌ها را یاد داشت کنیم زیرا بعد از مدتی فراموش می‌شوند و هنگامی که می‌خواهید آن‌ها را بازنگری کنید سر در گم نمی‌شوید.

ط: حرکت در دنیای نا شناخته‌ها: توجه و نگرش وسیع در چیزهایی که تا به حال تجربه نکرده‌اید مثلا ستارگان، زیر دریا، درون بدن انسان و اعضاء آن وغیره….

ی: تجربه اندوزی مفید: از تجربیات دیگران استفاده کنید. تجربه را تجربه نکنید ضربه‌های فراوانی می‌بینید و وقتتان نیز باطل می‌شود.

ک: در مورد آنچه می‌آموزید دقت کنید و محتاط با شید: حتما مطالبی را که می‌خوانید و یاد می‌گیرید با استادتان بررسی کنید که درست بوده یا نه زیرا ممکن است شما برداشت شخصی کرده باشید و در هنگام عمل با مشکل رو برو شوید. با استاد خود، رو راست و رک باشید.

ل: در مورد آنچه که باور دارید واقع بین باشید: لازم است که در مورد تمامی مسائل خود تحقیق و تفحص کنید تا به یقین برسید و آنگاه که به یقین رسیدید دیگر نگذارید شک درونتان راه یابد. شک عامل خطرناکی است و خیلی از بزرگان را بر زمین زده و از راه دور کرده است. بهتر است در هنگام شک به خدا و امام زمان خود پناه ببرید تا بتوانید آن مرحله را بگذرانید ویا با استاد خود در میان بگذارید.

م: پیوند دادن مطالب: پیوند دادن مطالب و بررسی آن‌ها یعنی خوب دیدن؛ خوب شنیدن؛ خوب تحلیل کردن؛ خوب بیان کردن و بجا مصرف کردن.

ن: برخواسته های خود کاملا متمرکز باشید: برخواسته های خود کاملا متمرکز ودر عین حال انعطاف پذیر باشید.

س: دائما با خود تکرار کنید و بگویید: چیزی را که می‌باید می‌خواندید، چیزی را که می‌دانید، چیزی را که باور دارید و چیزی را که باید انجام بدهید!

ع: اهداف می‌باید شما را راهنمایی کند نه رهبری: داشتن یک هدف روشن و دقیق و تمرکزبروی آن سبب می‌شود که آن هدف کانون توجه شما شود، حواس شما به آسانی پرت نمی‌شود ولی تمرکز به روی یک هدف دقیق هم می‌تواند مضر باشد زیرا ممکن است، ایده‌های دیگر که به طور بالقوه مفید می‌باشد نادیده گرفته شود.

ف: ترس از بزرگ‌ترین بلاها است: ترس از بزرگ‌ترین عامل‌های باز دارنده و بلاهای دنیا است بسیاری از انسان‌ها این مرحله را نمی‌توانند بگذرانند و تنها شعار آن را می‌دهند و در جا می‌زنند و فکر می‌کنند ارتقاء پیدا کردند در حالی که هر روز به عقب تر می‌روند و خود خبر ندارند؛ ترس مرحله پایانی سیر و حرکت است که هر کسی آن را بگذراند دیگر به مرحله رهایی می‌رسد.

به رای از بین بردن ترس کافی است که فقط آن را شناسایی کنید و هنگامی که آگاهی پیدا کردید؛ فقط ایمان است که به کمک شما می‌آید و رهایی صورت می‌گیرد. ما معمولا چیزی را می‌گوییم که خود نه تجربه کرده‌ایم و نه به آن ایمان داریم؛ در این زمان است که ترس تمام وجودمان را می‌گیرد و ناکام می‌مانیم.

ق: تصمیم گیری صحیح و سریع و به جا: اکثرشما قبول دارید که بسیاری از موفقیت‌های خود را در اثر تلف کردن، از بین برده‌اید و نتوانسته‌اید هرگز آن زمان را جبران کنید پس باید دقت بیشتری در این خصوص بفرمائید.

این یک دو دم که دیدار ممکن است دریاب کار ما که نه پیدا است کار عمر

ش: توکل: آنگاه که تمامی موارد فوق را درک کردید و به آن عمل نمودید؛ دیگر باید صبر کنید و توکل به خداوند منان داشته باشید!!

شناخت علمی به نام «علم اخلاق محیط زیست»

در واقع علم اخلاق در محیط زیست، به ما نشان می‌دهد؛ روابط گوناگون خود را چگونه با محیط زیستمان تنظیم کنیم تا به هدف غایی از خلقت خویش دست یابیم.

با توجه به گسترهٔ علم اخلاق که مشتمل بررابطهٔ انسان با خود، خدا، دیگران و طبیعت بوده؛ در جوامع غربی ومکاتب مختلف، نظراتی درخصوص نحوهٔ تعامل با محیط زیست وجود دارد که به جهت محدودیت مبنای فکری آن‌ها، همواره در میان آن‌ها تعارضات شدیدی بوده است. تعداد یک هزار دانشمند از کشورهای مختلف جهان از طریق دانشگاه هاروارد به مدت سه سال پژوهشی در رابطه با دین و محیط زیست انجام دادند که درنتیجهٔ این پژوهش، آموزه‌ها و رهنمودهای ده دین رایج دنیا از جمله اسلام، مسیحیت، و یهود مورد تحقیق قرار گرفت:

یافته‌های دانشمندان نشان داد که دین می‌تواند نقش حساسی در شناخت بیشتر و بهتر از محیط زیست و هم چنین آسایش موجودات دیگرداشته باشد. نتیجه مهم این تحقیقات این گونه بیان شد که: «رویکرد به تعالیم دینی، تنها راه کار نهایی برای حفظ و بهره‌گیری از محیط زیست در جهان است». به طور نمونه می‌توان موضوع اخلاق محیط زیست را در آیات متعددی از قرآن کریم مشاهده کرد. به عنوان نمونه، ابوابی دردومجلد، ازمجموعه بزرگ (بحارالانوارج ۶۳ و ج ۱۰۰) به این مُهّم اختصاص داده شده؛ درمنابع دیگری نیز، این موضوع به شکل متمرکز وغیرمتمرکز آمده است.

به درستی عالم حیات و زندگی هم چون کاروانی است که از جهان عدم، به حرکت درآمده است. آغاز این حرکت، از ناحیه آفریدگار شروع شده و نخستین جرقه حیات از او پدید آمده؛ این حرکت تکاملی نیز به سوی او است.

بنابراین عالم حیات در مسیر بی‌انتهای خود، به سوی بی‌نهایت که ذات پاک خدا است پیش می‌رود. هر چند مخلوقات محدودهستند و محدود هرگز به بی‌نهایت نخواهد رسید؛ ولی مسیر او به سوی تکامل نیز متوقف نمی‌گردد؛ حتی پس از قیام قیامت، باز این سیر تکاملی ادامه خواهد یافت.

در کتاب آسمانی ما (قرآن کریم) به مسأله تدبیر عالم بزرگ و فرمان خداوند اشاره شده است و خداوند چنین می‌فرماید:

«هُوَالَّذِى خَلَقَ لَکُم مَّا فىِ الارْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ فَسَوَّئهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ به کل شىَ‏ءٍ عَلِیمٌ» اوست آن کسی که آنچه در زمین است، همه را برای شما آفرید سپس به [آفرینش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار کرد و او به هر چیزی داناست. (سورهٔ بقره- آیهٔ ۲۹).

«وَ هُوَ الَّذِى مَدَّ الارْضَ وَ جَعَلَ فی‌ها رَوَاسىِ وَ أَنهْارًا وَ مِن کل‏ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَینْ‏ اثْنَینْ‏ یُغْشىِ الَّیْلَ النهَّارَإِنَّ فىِ ذَلِکَ لاَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» اوست که زمین را بگسترد و در آن کوه‌ها و رودها قرار داد و از هر میوه جفت جفت پدید آورد و شب را در روز می‌پوشاند. در این‌ها عبرت‌هاست برای مردمی که می‌اندیشند. (سورهٔ رعد- آیهٔ ۳).

«قَدْ جَاءَکُم بَصَائرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِىَ فعلی‌ها وَ مَا أَنَا عَلَیْکُم بحِفِیظٍ» از سوی پروردگارتان برای شماهای روشن آمد. هر که از روی بصیرت می‌نگرد به سود اوست و هر که چشم بصیرت برهم نهد به زیان اوست و من نگهدارنده شما نیستم. (سورهٔ انعام- آیهٔ ۱۰۴).

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالاَرْضَ به الحقّ وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ» خدا آسمان‌ها و زمین را به حق (و نظم احسن اتقن) آفرید و شما آدمیان را به زیباترین صورت برنگاشت، بازگشت همه خلائق به سوی اوست. (سورهٔ تغابن- آیهٔ ۳).

«أَلَمْ تَرَ أَنَّ الله یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الارْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌمِنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ یُهِنِ الله فَمَا لَهُمِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ الله یَفْعَلُ مَایَشَاءُ»

آیا (ای هوشمند به چشم بصیرت) مشاهده نکردی که هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه‌ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از آدمیان همه (با کمال شوق) به سجده خدا (و اطاعت او) مشغول‌اند و بسیاری از مردم هم (در اثر کفر و عصیان) مستوجب عذاب حق شدند؟ هر که را خدا خوار و ذلیل گرداند دیگر کسی او را عزیز و گرامی نتواند کرد که البته خدا هر چه مشیّت کامله‌اش تعلق گیرد خواهد کرد. (سورهٔ حج- آیهٔ ۱۸).

«إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زخرف‌ها وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» محقّقاً در مثل، زندگانی دنیا به آبی ماند که از آسمان ها فرو فرستادیم تا به آن باران، انواع مختلف گیاه زمین از آنچه آدمیان و حیوانات تغذیه کنند در هم رویند تا آن گاه که زمین (از خرمی و سبزی) به خود زیور بسته و آرایش کند و مردمش خود را بر آن قادر و متصرف پندارند ناگهان فرمان ما به شب یا روز در رسد و آن همه زیب و زیور زمین را دور کند و چنان خشک شود که گویی دیروز هیچ نبوده است. این گونه آیات خود را به تفصیل برای اهل فکرت بیان می‌کنیم. (سورهٔ یونس- آیهٔ ۲۴).

طبیعت و انسان چگونه بوجود آمد

قبل از هر چیز، بهتر است بدانیم؛ این طبیعت و مجموعه موجودات چگونه به وجود آمده‌اند. زمین، سومین سیاره نزدیک به خورشید و بزرگ‌ترین سیاره در میان سیارات درونی است. ساختار درونی زمین مثل سایر سیارات درونی، از یک هسته داخلی و یک هسته خارجی به همراه لایه‌های مذاب و نیمه مذاب و سنگی جامد تشکیل یافته است. هسته داخلی فلزی و جامد بوده و توسط هسته خارجی که فلزی و مذاب است؛ احاطه شده. زمین شرایط بسیار منحصر به فردی دارد. هیچ کدام از سیارات دیگر، آب، مایع و جو پراکسیژن نداشته و حیات در آن‌ها وجود ندارد. تکامل تدریجی زمین که ۴/۵ میلیارد سال طول کشیده است؛ هم چنان به طور طبیعی و نیز بر اثر فعالیت‌های انسان ادامه خواهد داشت.

شکل گیری و تکامل طبیعت

در اوایل پیدایش منظومه شمسی، ذرات ریز غبار موجود در قرص خورشید که عمدتاً از گاز و غبار تشکیل شده بود؛ پس از برخورد به هم چسبیده و اجسام بزرگ و بزرگ تری را بوجود آوردند. بدین ترتیب چهار سیاره درونی از این ذرات شکل گرفتند. ۵ /۴ میلیارد سال پیش، زمین دارای سطحی داغ، قرمز و نیمه مذاب بود. پس از گذشت میلیون‌ها سال، سطح زمین شروع به سرد شدن نمود و پوسته جامدی، به دور زمین به وجود آمد.

گازهای داغ و مواد مذاب از لایه‌های زیرین و از طریق دهانه‌های آتشفشانی بیرون زده و جو ضخیم زمین را به وجود آوردند. در همین مدت شهاب‌سنگ‌های زیادی به سطح زمین خوردند و هزاران گودال شهاب‌سنگی را در سطح زمین به وجود آورد و مقدار زیادی غبار به جو زمین اضافه کردند. پس از یک میلیارد سال، زمین به اندازه کافی سرد شده بود؛ تا بخار آب موجود در جو متراکم شده و قطرات آب را به وجود آورد. این قطرات آب میلیون‌ها سال به شکل باران شدید به سطح زمین افتاده؛ باعث پاک شدن جو زمین و به وجود آمدن اقیانوس شدند. کره زمین به تدریج به شکل کنونی درآمده است.

زمین در بدو پیدایش به صورت کره‌ای از مواد بسیار داغ و نیمه مذاب بوده؛ که به تدریج عناصر سنگین‌تر ته‌نشین شده و هسته فلزی را به وجود آوردند. در عین حال عناصر سبک تر به سطوح فوقانی آمده و جبه و پوسته را تشکیل دادند. پس از گذشت میلیاردها سال زمین سرد شد؛ سطح زمین جامد گشت، جو زمین شکل گرفت و اقیانوس‌ها به وجود آمدند.

تکامل زمین هنوز ادامه دارد. پوسته زمین، توسط فوران‌های آتشفشانی در کف اقیانوس‌ها نوسازی شده و دائماً بر اثر زمین‌لرزه‌ها و حرکت‌های قاره‌ای، در حال تغییر و تحول است. تناسب گازهای مختلف در جو زمین نیز، بر اثر دخالت‌های انسان به آرامی در حال تغییر است. زمین سیاره‌ای است منحصربه فرد، دارای آب، مایع و جوی که قسمت اعظم آن از نیتروژن واکسیژن تشکیل شده که تداوم حیات را ممکن می‌سازند.

در منظومه شمسی، زمین پنجمین سیاره از لحاظ بزرگی و سومین سیاره نزدیک به خورشید است. چگالی زمین از تمامی سیارات بیشتراست. زمین در منظومه شمسی دو نوع حرکت، وضعی و انتقالی دارد. در حرکت وضعی، زمین در یک شبانه‌روزبه دورخودش می‌چرخد و درحرکت انتقالی دریک سال مداری بیضی شکل حول خورشید را طی می‌کند (مدار زمین) با چرخش زمین به دور خودش، چرخه‌هایی درهسته خارجی آن که از آهن مذاب تشکیل شده به وجود آمده؛ جریان‌های الکتریکی تولید می‌کنند. این جریان‌ها باعث ایجاد یک میدان مغناطیسی در فضای اطراف زمین شده و پوششی محافظ دراطراف آن ایجاد می‌کنند (کمربند تشعشعی زمین). این میدان که کره مغناطیسی نامیده می‌شود؛ زمین را در برابر جریان‌های سریع ذرات باردار بادهای خورشیدی محافظت می‌کند. بدین سان سیاره زمین شکل گرفت و طبیعت شکل نمادی خود را پیدا کرد.

هدف بنده از مطرح کردن بحث محیط شناسی؛ این است که بالاخره ما در روی کره زمین زندگی می‌کنیم و برای شناخت هرچه بیشتر این کره خاکی بایست به طبیعت روی بیاوریم و هرچه بیشتر به طبیعت نزدیک شویم. لذا بهتر است نحوه ارتباط با آن را نیز فرا بگیریم و گرنه دچار دردسر می‌شویم؛ از طرفی هم شما با خواندن مطالب ذکر شده؛ ابتدا شناختی اجمالی و تقریبی، از دنیایی که در آن زندگی می‌کنید؛ پیداخواهید کرد. سپس با نحوه به‌کارگیری فنون علمی و عملی که ذکر می‌شود، آشنا شده و قادر خواهید بود؛ با محیط طبیعی و بِکر مناطق مختلف محل زندگی و محیط زیست خود ارتباط بهتر و بیشتری داشته و هم چنین با سفرهایی که در طول زندگی خود خواهید داشت؛ می‌توانید از آن آموزه‌ها کمک گرفته تا خدایی ناخواسته به مشکلات بیشتری برنخورید.

شناخت و تجربه از طبیعت

جهت‌یابی

وقتی انسان وارد منطقه‌ای نا آشنا می‌شود؛ مهم‌ترین چیزی که در ابتدا باید بفهمد این است که بداند؛ در چه نوع منطقه جغرافیایی حضوردارد. لذا، لازم و ضروری است برای شروع، اول منطقهٔ خود را خوب شناسایی کند؛ بعد از شناسایی دقیق منطقه، بهتراست بداند درکدام جهت و مسیر باید حرکت را ادامه دهد. برای این مهم، لازم است موارد ذیل را به خوبی فرا گیرد:

1- درطبیعت چهارجهت اصلی (Cardinal Points) وجود دارد: (شمال North، جنوب South، مشرق East، مغرب West) که با پیدا کردن یکی از آنها به آسانی می‌توان سه جهت دیگر را مشخص نمود؛ به این ترتیب که اگر روبه شمال بایستیم پشت سر ما جنوب، سمت چپ مغرب و سمت راست ما مشرق خواهد بود.

علاوه بر جهات اصلی، برای تعیین دقیق‌تر امتدادها، جهات فرعی (Subcardinal Points) نیزبه کارمی‌رود که عبارت‌اند از: (شمال شرقی northeast، جنوب شرقی southeast، جنوب غربی southwest، شمال غربی northwest) با توجه به حرکت وضعی زمین به دور خود، در نیم‌کرهٔ شمالی (ایران در نیم‌کره شمالی زمین قرار دارد) هنگام صبح خورشید از مشرق طلوع کرده و به هنگام ظهردر وسط آسمان کمی متمایل به جنوب می‌باشد. (اگر به هنگام ظهر شرعی روبه خورشید بایستیم به طرف جنوب ایستاده‌ایم) و سپس، عصرهنگام، در مغرب غروب می‌کند؛ بنابراین اگر هنگام طلوع خورشید هر دو دست خود را باز نموده و به صورت صلیب بایستیم و دست راست خود را به طرف خورشید بگیریم و خورشید را پوشش دهیم؛ روی ما به طرف شمال، پشت سر جنوب، سمت راست ما مشرق و سمت چپ ما مغرب را به ما نشان می‌دهد.

2- جهت‌یابی از طریق خورشید، جهت سایه، ستارگان و باد: بسیاری از افراد، جهت‌یابی را از طریق خورشید، جهت سایه و ستارگان فرا می‌گیرند. بهتراست بدانید هوا همیشه آفتابی نیست و همهٔ شب‌ها نور ستارگان را در اختیار ندارید. به امید قطب‌نما هم نباید باشید چون وسیله‌ای است خراب‌شدنی. پس بهترین کار برای ارتباط بهتر شما با طبیعت، ابتدا روش جهت‌یابی و آشنایی با اقلیم منطقه خودتان می‌باشد. یکی از آن روش‌ها شناسایی از طریق باد است. اگر روزی پیش آمد که شما بخواهید راهتان را در فصل تابستان پیدا کنید؛ می‌توانید به راحتی از این روش استفاده و جهت‌یابی کنید. به طورمثال، درمنطقهٔ بادهای گرم و خشک همیشه در فصل تابستان بادها از جنوب شرقی به شمال غربی می‌وزند. تنها این نکته را به خاطر داشته باشید که در مناطق پر از گودال و کوهستانی ممکن است جهت باد در سطح زمین خلاف جهت باد باشد. پس همیشه در مورد بادهای دائمی در منطقه‌ای که هستید اطلاعات کسب کنید.

3- جهت یابی به کمک ستارگان دب اکبر، ذات الکرسی و ستاره قطبی: برای جهت یابی در شب، می‌توان از ستاره قطبی استفاده کرد. این ستاره به فاصله یک درجه در امتداد محور عالم و به طرف شمال قرار دارد. برای پیدا کردن ستاره قطبی باید از صورت فلکی دب اکبر (Ursa Major، Big Dipper، خرس بزرگ، هفت برادران، هفت اورنگ مهین، آب گردان بزرگ، یقلاوی یا ملاقه‌ای) استفاده کرد.

دب اکبر سومین صورت فلکی بزرگ آسمان محسوب می‌شود؛ که از هفت ستاره تشکیل شده و چهار ستاره دُبّه Dubbe، مِراق Merak، فِخِذ Phecde و مِغرِز Megrez، تقریباً به شکل چهارضلعی قرار گرفته‌اندو کاسه آب گردان (ملاقه) را تشکیل داده و ستارگان قائد Alkaid، عِناق Mizar و جَون Aloith، ستارگان دسته آب گردان (ملاقه) را تشکیل می‌دهند. اگر فاصله دو ستاره لبه آبریز آبگردان دبه و مراق (آلفا، بتا) که به نام‌های قراولان The Pointers معروف هستند را شش برابر در امتداد هم به طرف جلو ترسیم کنیم؛ به ستاره قطبی (جُدَی Polaris) می‌رسیم. حال اگر رو به ستاره قطبی بایستیم روی ما به طرف شمال، پشت سر جنوب، سمت راست مشرق و سمت چپ مغرب را به ما نشان می‌دهد.

از آنجاکه ستاره‌ها به محور ستاره قطبی در آسمان می‌چرخند؛ در نیم‌کرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۷/۰ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان می‌دهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم رو به شمال خواهیم بود. همان طور که گفته شد؛ ستارگان دب اکبر، هفت ستاره می‌باشند که به شکل ملاقه قرار گرفته‌اند. اگر دو ستاره آخر یعنی لبه ملاقه را در نظر بگیریم و به وسیله یک خط فرضی آن‌ها را به هم وصل نموده و پنج برابر امتداد دهیم این خط به ستاره قطبی می‌رسد.

به وسیله مجموعه ستارگان ذات‌الکرسی نیز می‌توان ستاره قطبی را پیدا کرد. این ستارگان به شکل W بوده که رأس زاویه وسطی آن به سمت ستاره قطبی می‌باشد. این دو گروه ستارگان (دب اکبر و ذات‌الکرسی) نسبت به ستاره قطبی تقریباً مقابل یکدیگرند، اگراحتمالاً یکی از آن‌ها معلوم نبود؛ دیگری حتماً دیده می‌شود.

باید توجه کرد که این روش‌ها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهت تقریبی را به ما نشان می‌دهند. جهت‌های گفته شده در نیم کرهٔ شمالی بوده و در نیم کرهٔ جنوبی برعکس است.

4- پیدا کردن جنوب توسط ماه: ماه در اثر انعکاس نور خورشید می‌درخشد. لذا، به کمک قسمت روشن ماه می‌توان جهت تابش نورخورشید را معلوم کرد. ماه در نیمه اول زود طلوع و زود غروب می‌کند و در نیمهٔ دوم دیر طلوع و دیر غروب می‌کند. اندکی بعد از هلال ماه نو، یعنی در نیمه اول قوس روشن ماه، رو به مغرب است؛ اگر خطی فرضی از بالای هلال تا پائین آن ترسیم کنیم حرف P انگلیسی تشکیل می‌شود؛ در نیمهٔ دوم ماه، قوس روشن ماه رو به مشرق است. هلال ماه حرف q انگلیسی را تشکیل می‌دهد. حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.

۵- خوشهٔ پروین: دسته‌ای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند؛ که به آن مجموعه خوشه پروین می‌گویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکت‌اند؛ ولی در همه حال دُمِ آن‌ها به طرف مشرق است.

6- صورت فلکی جبار (Orion، شکارچی و بزرگ منش): از آسان یاب ترین و با شکوه ترین صور فلکی آسمان محسوب می‌شوند. این صورت فلکی از تعدادی ستاره تشکیل شده و یکی از جلوه‌های صورت فلکی جبار سه ستاره (دلتا، اپسیلون، زتا) در کمربند آن است؛ که با چهارستاره دیگر شکل علامت سؤال، کاغذی و بادبادک را تشکیل می‌دهند. تک ستاره پائین جبارکه نقطه علامت سؤال و یا دم بادبادک را تشکیل می‌دهد؛ جهت جنوب را مشخص می‌کند. (حرکت این صورت فلکی از مشرق به مغرب است و رؤیت آن از صبح گاه اواخر شهریور و تا شام گاه اوایل اردیبهشت ماه ادامه دارد).

۷- ستارگان بادبادکی: حدود هفت، هشت ستاره در آسمان وجود دارد؛ که به شکل بادبادک یا علامت سؤال می‌باشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت می‌کنند و در همه حال دنبالهٔ بادبادکی آنها به طرف جنوب است.

۸- کهکشان راه شیری: تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است؛ که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته است. در شمال شرقی این راه باریک است و هرچه به سمت جنوب غربی می‌رود؛ پهن تر می‌شود. هر چه به آخر شب نزدیک تر می‌شویم؛ قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف می‌شود.

۹- جهت‌یابی با قبله: اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (دیگر جهت‌های اصلی) را بدانیم؛ می‌توانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از سمت جنوب به سمت غرب متمایل شویم (حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستاده‌ایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عقربه‌های ساعت بچرخیم؛ به طرف جنوب ایستاده‌ایم و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷- ۱۸۰) در خلاف جهت عقربه‌های ساعت بچرخیم؛ به طرف شمال ایستاده‌ایم.

شناسایی قبله:

الف) محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبله است. در نمازخانه‌ها هم معمولاً جهت قبله مشخص شده است.

ب) قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله می‌خوابانند. پس اگر شما طور ایستاده باشید که نوشته‌های سنگ قبر را به درستی می‌خوانید؛ سمت چپتان قبله است.

10- جهت‌یابی از روی لانهٔ مورچه‌ها: یکی دیگر از روش‌های جهت‌یابی که باید آموزش ببینید؛ جهت‌یابی از روی لانهٔ مورچه‌ها است. مورچه‌های بزرگ بیابان، معروف به مورچه خاکی یا خرمورچه یا مورچهٔ گازگیر (در لهجه‌های مختلف) می‌توانند بسیار مفید باشند. با تعقیب کردن یکی از آن‌ها تا لانه‌شان بروید و ورودی آن را پیدا کنید. سوراخ لانه این مورچه‌ها اکثراً متمایل به شمال است. علت آن هم نتابیدن مستقیم نور آفتاب به داخل لانه‌شان می‌باشد. مورچه‌ها خاک لانه خود را به سمت شرق می‌ریزند تا هنگام روز به عنوان سایه‌بانی برایشان عمل کند. مورچه‌ها خاک را از لانه بیرون می‌ریزند تا ذخیره گاه خود را وسیع تر کنند و آن را سمت شرق می‌ریزند تا هنگام روز راحت تر کار خود را انجام دهند. بدیهی است با شناختن جهت شرق جهات دیگر را نیز به راحتی تشخیص می‌دهید.

11- جهت‌یابی با استفاده از خورشید و ستارگان: متد سایه

این متد ساده، دقیق و شامل چهار مرحله است. در شروع یک چوب یک متری به عنوان شاخص بیابید سپس، شاخص را در زمین فرو کنید. برروی سایه انتهایی شاخص تکه سنگی برای علامت‌گذاری، قراردهید.

- به مدت ۱۰ الی ۱۵ دقیقه صبر کنید تا سایه چند سانتی‌متر حرکت کند؛ انتهای شاخص را به همان طریق قبلی نشان کنید.

- یک خط مستقیم میان این دو نقطه بکشید؛ این خط امتداد شرقی غربی را نشان می‌دهد.

- حال پای چپ خود را بر روی سنگ اول و پای راست خود را بر روی سنگ دوم قرار دهید؛ روبروی شما سمت شمال را نشان می‌دهد. البته برای جلوگیری از هرگونه اشتباه، لازم است به این نکته توجه کنید که صبح زود و یا نزدیک غروب، زمان مناسبی برای تعیین جهت از این طریق نیست.

۱۲- جهت‌یابی به کمک ستارگان: اگر خط فرضی از طرف شخص ناظر، به سوی ستاره جدی (ستاره قطبی) در نیم کره شمالی کشیده شود؛ با شمال حقیقی بیش از یک درجه اختلاف نخواهد داشت. برای پیدا کردن ستاره قطبی، در ابتدا باید دب اکبررا بیابید. دب اکبر یا آب گردان (ملاقه) مجموع هفت ستاره پر نور است؛ که به سادگی در آسمان قابل تشخیص است. با یک خط فرضی دو ستاره پایین دب اکبر را پنج برابر امتداد داده تا به ستاره جدی (قطبی) برسید. ستاره قطبی، ستاره‌ای کم نور (در مقایسه با ستارگان دب اکبر) می‌باشد به همین دلیل برای یافتن آن کمی باید تلاش کنید.

در نیم کره جنوبی، با پیدا کردن ستارگان صلیبی می‌توان سمت جنوب را تعیین کرد. این ستارگان شبیه بادبادک می‌باشند. طول آن را از سر تا انتها حساب کرده و از ناحیه دُم به اندازه ۵/۴ برابر طول بادبادک به وسیله خط فرضی امتداد دهید. در این موقع می‌توان سمت تقریبی جنوب را معین نمود

سفرهای کوتاه و بلند دریایی، در زمان‌های گذشته، از مخاطره آمیزترین سفرها به شمار می‌رفتند. البته همیشه طوفان و بارندگی و غرق شدن نبود که باعث نگرانی مسافران و حتی ناخداها و کارکنان کشتی‌ها می‌شد. بلکه در بسیاری موارد سرگردان شدن کشتی‌ها در میان آب‌های بی‌انتها بود که حتی، دردناک تر از غرق شدن می‌نمود. اگرچه امروزه بیشتر کشتی‌ها، به کمک وسایل الکترونیکی هدایت می‌شوند؛ اما در حدود هفتاد سال قبل، هدایت کشتی متکی به استفاده ماهرانه از چهار نوع وسیله مربوط به این کار، یعنی قطب‌نما، زاویه یاب، زمان‌سنج و سال نماهای نجومی بود.

جالب است بدانید که دردوران ما نیز دریانوردان و کارکنان کشتی‌ها چگونگی طرز کاربا این وسایل به ظاهر ابتدایی را می‌آموزند؛ این درحالی است که ممکن است تا پایان عمر کاری خویش، در کشتی‌های پیشرفته کار کنند وبه دلیل استفاده از ابزار و امکانات پیشرفته الکترونیکی هیچ وقت نیازی به استفاده از این وسایل نداشته باشند.

مؤلفه‌های میدان مغناطیسی زمین

شمال مغناطیسی، نقطه‌ای است در سطح کره زمین که با شمال واقعی یا همان قطب شمال فاصله دارد. جالب تر اینکه، شمال مغناطیسی همواره ثابت نیست و به صورت مداوم حرکت می‌کند. اختلاف بین شمال مغناطیسی و شمال جغرافیایی را انحراف مغناطیسی می‌نامند. دریا نوردان باید این اختلاف را، همواره و به هنگام سفر در نظر داشته باشند و مقدار تغییر سالانه آن را نیز بدانند. سمت و جهتی که کشتی در آن مسیر در حال حرکت است را بر حسب درجه و نسبت به شمال جغرافیایی می‌سنجند. شمارش در جهت حرکت عقربه‌های ساعت و تا سیصد و شصت درجه، یعنی یک دایرهٔ کامل، انجام می‌پذیرد.

قطب نماها

قطب نمای ساده، عقربه‌ای سوزنی دارد که همواره در جهت شمال مغناطیسی قرارمی‌گیرد.

قطب نماهای مغناطیسی: طرز کار تمامی قطب نماهای مغناطیسی مخصوص استفاده در دریا، به گونه‌ای ساخته شده‌اند که حرکات کشتی در میان امواج، تأثیری بر عمل کرد آن‌ها نداشته باشد. در دوران های گذشته، یعنی زمانی که کشتی‌ها را از چوب می‌ساختند و به کمک بادبان حرکت می‌کردند قطب‌نماها صحیح و دقیق و بدون اشتباه کار می‌کردند.

اما اکنون، بدنه‌های آهنی و بزرگ کشتی‌ها در کار قطب‌نماهای مغناطیسی اختلال ایجاد می‌کنند؛ هم چنین موتورهای کشتی‌ها با ایجاد جریان الکتریکی همین کار را انجام می‌دهند؛ به این دلیل است که امروزه از وسیله‌ای به نام «قطب‌نمای ژیروسکوپی» استفاده می‌شود.

ژیروسکوپ، چرخی است که روی محور خودش می‌چرخد و این عمل به صورت مداوم و به کمک یک موتورالکتریکی ادامه دارد. اگر محور ژیروسکوپ را رو به شمال تنظیم کنند؛ چرخ آن بدون نیاز به تصحیح حرکت، ماه‌ها در جهت تنظیم شده؛ می‌چرخد.

زاویه‌یاب

زاویه یاب، وسیلهٔ دیگری است که برای تعیین موقعیت در دریا و با کمک ستارگان به کار می‌رود. این دستگاه به یک تلسکوپ کوچک متصل است که ناخدا از درون آن به افق نگاه می‌کند. در این وسیله هم چنین تعدادی آینه به کاررفته است که نور را باز می‌تاباند. فرد ناوبر آن قدر آینه‌ها را می‌چرخاند تا خورشید درسطح افق پیدا شود. آنگاه زاویه بین، بازوی زاویه یاب و خط افق را از روی درجه می‌خواند. جالب اینکه اگر این کار با کمک خورشید انجام شود؛ تنها عرض جغرافیایی برای موقعیت کشتی به دست می‌آید اما اگر این عمل، با کمک دو یا چند ستاره انجام بگیرد؛ طول و عرض جغرافیایی هر دو به صورت دقیق به دست خواهند آمد.

تصویر زمان‌سنجی

برای محاسبه وقت گرینویچ، به یک زمان‌سنج دقیق نیاز است. سال نمای نجومی نیزاز دیگر موارد مورد نیاز می‌باشد. این سال نما، روزشماری است که موقعیت خورشید و ستارگان را درهر یک از روزهای سال نشان می‌دهد. اولین دستگاه الکترونیکی جهت یاب و موقعیت سنج در سال ۱۹۱۲ مورد بهره برداری قرار گرفت که با استفاده از امواج رادیویی کار می‌کرد. جالب است بدانید که ساده‌ترین موج رادیویی شامل دو دستگاه فرستنده است که علائم لازم را در دو جهت مخالف هم ارسال می‌کند. یکی از فرستنده‌ها یک نوع کد مورس و دیگری نوعی متفاوت را می‌فرستد که ترکیب این دو یک صدای دائمی و یکنواخت خواهد بود.

با پیچیده‌تر شدن امواج، موقعیت، به صورتی دقیق تر به دست خواهد آمد. یکی از کار آمدترین روش‌های جهت‌یابی رادیویی روش «لورن» است؛ این روش، شامل سیستم شبکه‌ای از ایستگاه‌های رادیویی مستقل از هم در خشکی است که علائم کوتاه و منقطعی را می‌فرستند. این ایستگاه‌ها به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم می‌شوند و ناخدا رادیوی کشتی را بر روی یک ایستگاه اصلی و فرعی تنظیم می‌کند؛ با مقایسه مدت زمان دریافت امواج است که می‌تواند موقعیت خود را روی نقشه به دست بیاورد. روش لورن در اصل برای استفاده هواپیماها به کار گرفته شد اما امروزه کشتی‌ها بیشتر از آن استفاده می‌کنند.

البته هم کشتی‌ها و هم هواپیماها از «رادار» نیز استفاده می‌کنند که کاربرد این وسیله بیشتر در مورد کشتی‌ها و در مناطق پر رفت و آمد به کار می‌آید. در رادار فاصله هر شیء از کشتی یا هواپیما را بر حسب زمان رفت و برگشت امواج محاسبه می‌کنند. نتیجه این رفت و برگشت روی یک صفحه تلویزیونی نمایان می‌شود که موقعیت خشکی یا کشتی‌های اطراف را نشان می‌دهد.

اما وسیله دیگری که برای هواپیماها اختراع شد و کشتی‌ها از آن بهره گرفتند ناوبر خودکار است. در این دستگاه مسیر از قبل مشخص می‌شود و با کمک امواج رادیویی مکان‌های گوناگون و متفاوت به رایانه‌ها منتقل می‌شوند؛ رایانه با توجه به مسیری که از قبل دارد و مسیری که خود به دست می‌آورد؛ اختلاف‌ها را محاسبه کرده و تصحیح لازم را انجام می‌دهد؛ کشتی را در مسیر صحیح هدایت کرده و به مقصد می‌رساند.

13- روش بعدی شناسایی پوشش گیاهی تپه‌هاست: به تپه‌ها نگاه کنید؛ سمتی که به طرف جنوب است خشک‌تر و کم گیاه‌تر از سمتی است که رو به شمال است. (در دشت‌های ایران) ممکن است در ابتدا فکر کنید غیرممکن است؛ اما با علم به این مسئله اگر به تپه‌ها و کوه‌ها نگاه کنید متوجه خواهید شد هیچ چیز غیرممکن نیست.

اگر در بیابان هستید و پوشش گیاهی وجود ندارد می‌توانید از آفتاب جهت‌یابی کنید؛ اما اگر هوا ابری شده (به تازگی) و می‌خواهید جهت‌یابی کنید با پیدا کردن یک تپه پرشیب در جهت‌های مختلف، روی خاک شیب دست بگذارید و حرارت آن را بسنجید و تمام اطراف تپه را نه به صورت پیوسته، بلکه به صورت ۱۸۰ درجه امتحان کنید (ابتدا دست بگذارید سپس در سمت مقابل این کار را امتحان کنید) نحوهٔ جهت‌یابی به این صورت است که در تپه‌های پرشیب طرفی که رو به شمال است خاکش خنک‌تر از طرفی است که رو به جنوب است.

14- پرواز پرندگان: در دشت‌های مرکزی ایران به طور معمول در بهار اکثر پرنده‌ها (دردسته های چند تایی) از جنوب به شمال و در پاییز از شمال به جنوب پرواز می‌کنند.

15- چشیدن خاک: روش بعدی چشیدن خاک است؛ اگر توانستید (دربیابان) مسیری باقی مانده از یک جریان قدیمی آب مانند نهر یا جوی خشک شده‌ای را در روی یک شیب پیدا کنید؛ چنانچه خاک پایین شیب آن، شورتر از خاک بالای شیب بود بدانید که شیب به سمت جنوب است؛ اما اگر شورتر نبود دلیل بر به سمت شمال بودن شیب نیست.

16- جهت‌یابی با استفاده از درختان: برگ آن طرف از درخت که سبزتر است رو به شمال است. خم بودن تنهٔ درختان جنگل به یک جهت جنوب را به ما نشان می‌دهد (سمت کوژ جنوب را نشان می‌دهد) و هم چنین خزه زدن و یا پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل جهت شمال را به ما نشان می‌دهد؛ سمت خزه زده شمال است و اگر جایی باشیم که کندهٔ درخت بریده شده وجود داشته باشد می‌توان به کمک حلقه‌های سنی درخت جهت‌یابی کرد. طوری که آن سمت از درخت که حلقه‌های سنی آن تداخل بیشتری با هم دارند شمال را نشان می‌دهد. اگر مقطع درخت بریده شده‌ای را نگاه کنید؛ تعدادی دوایر هم‌مرکز را مشاهده خواهید کرد که هر یک از آن‌ها نشان یک سال عمر درخت می‌باشد. درختی که به طور دائم آفتاب به تنه‌اش بتابد؛ دایره‌های نشان‌دهندهٔ عمر آن درخت، در یک سمت به هم نزدیک تر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که دوایرش از هم دورتر هستند؛ سمت جنوب است (به علت تابش زیاد آفتاب و رشد بیشتر آن) و سمتی که دوایرش به هم نزدیک ترند؛ سمت شمال می‌باشد. لازم به یادآوری است که در نیمکره جنوبی جهت‌ها عکس این وضعیت خواهد بود.

17- جهت یابی در هوای برفی: آن طرف از اجسام که برف بیشتری در آن جمع شده است جهت شمال را نشان می‌دهد. لازم به توضیح است که جمع شدن برف بیشتر، دریک نقطه می‌تواند دراثر توپوگرافی زمین باشد. لذا، این روش چندان مناسبی در جهت‌یابی نیست.

18- جهت‌یابی توسط بوها: تشخیص بوها راهی برای جهت‌یابی است. بوی سینه دریا، ما را به سمت خشکی هدایت می‌کند. بوهای تازه را، روی دریا بهتر از خشکی می‌توان تشخیص داد زیرا بوی نمک بر روی دریا مداوم تر است. در صحرا هر بویی بیانگرحضورانسان درآن منطقه است؛ بهترین زمان جهت یابی توسط بوها، صبح زود و عصرها می‌باشد؛ وقتی که جهت باد را می‌توان تشخیص داد. بوهای نزدیک به سطح زمین قوی‌تر هستند؛ اگر شیء ساطع بو، روی زمین باشد.

19- جهت یابی توسط حرکت مار: اگر در روی زمین یک مار صحرایی و یا جای حرکت او را دیدید؛ اثر مانده بر شن ناشی از حرکت مار که زیگزاگ است؛ نامتقارن باشد و شیب زیگزاگ‌های یک طرف (راست) از زیگزاگ‌های چپ بیشتر باشد؛ بدانید مار به سمت شرق (طلوع آفتاب بعدی) حرکت می‌کرده است؛ اما اگر زیگزاگ حرکت آن منظم بود می‌تواند به هر جهتی باشد.

20- جهت یابی توسط حرکت زنبور: این روش بسیارنادراست اما با این حال، دروضعیتی ممکن است ناچارباشید از آن استفاده کنید. اگر زنبوری دیدید؛ به حرکت آن دقت کنید؛ چنانچه مستقیم پرواز می‌کرد؛ بدانید یا به سمت لانه می‌رود یا به سمت گل اما اگردورازلانه پروازی رقص مانند به نمایش می‌گذاشت؛ در حرکت آن دقیق شوید. زنبورهای در جستجوی گل، در حرکات مارپیچی خود برای مدتی (چند ثانیه) به سمت شمال پرواز می‌کنند. بعد ناگهان چند دور، دور خود می‌چرخند و حرکت نامنظمی را آغاز می‌کنند و بعد از مدتی ناگهان رو به شمال می‌کنند و مدتی مستقیم به سمت شمال می‌روند و این کار را پیاپی انجام می‌دهند.

21- جهت یابی با استفاده از ساعت معمولی (مُچی): می‌توان به طور تقریبی برای تعیین شمال حقیقی استفاده کرد. در نیمکره شمالی عقربه ساعت‌شمارسمت خورشید قرارمی‌گیرد؛ در این موقع نیمساز زاویه بین عقربه ساعت‌شمار و ساعت ۱۲ معرف امتداد شمال و جنوب خواهد بود. البته این طریق در مورد وقت‌های محلی صدق می‌کند و در مورد وقت‌های غیرمحلی بهترین گزینه، تنظیم ساعت به وقت محلی است. اگر در تعیین شمال مردد شدید؛ به خاطر بیاورید که خورشید قبل از ظهر در سمت مشرق و هنگام عصر در سمت مغرب قرار می‌گیرد. در نیمکره جنوبی روش کمی تفاوت دارد بدین ترتیب که ابتدا ساعت ۱۲ را به سمت خورشید گرفته و نیمساز زاویه بین ساعت ۱۲ و عقربه ساعت شمار را رسم کنید. این نیمساز امتداد شمال- جنوب را نشان خواهد داد.

22- جهت یابی با استفاده از شنیدن: بومیان گرینلند از صدای پرنده‌ای نر، به نام درسه برفی (snow-hunting) به عنوان راهنما درمِه استفاده می‌کنند. هر پرنده نر صدای به خصوصی دارد که اسکیموها این صداها را از بالای آبدره‌ها به راحتی می‌شنوند و در مِه صدا را دنبال کرده؛ به راحتی به خانه می‌رسند. هنگام راه رفتن سر خود را به دنبال این صدا به جهات مختلف بچرخانید و به محیط اطراف گوش کنید؛ صدای نهر، رودخانه، ترافیک بزرگراه، باد ته دره‌ها یا امواج. هنگام مه، یا در شیب، در منطقه‌ای کوهستانی یا تپه‌ای، صدای فریاد یا صوت منعکس می‌شود؛ ۵ ثانیه طول می‌کشد که صدا مسافت یک مایل (KM 1/6) را طی کند. از این طریق موقعیت تقریبی خود را می‌توانید با گوش دادن به صداها تخمین بزنید.

از این روش هنگام مِه، در کشتی‌ها استفاده می‌شود؛ آن‌ها از صدای زنگ، شلیک تفنگ، آژیر خطر، یا فریاد زدن استفاده می‌کنند. هر ثانیه که از تولید تا بازگشت صدا بگذرد؛ یعنی صدا مسافتی حدود ۵۶۰ فوت (۱۷۰ متر) را از منبع صدا طی کرده است. قایقرانان نیز می‌توانند؛ به صدای پرنده‌های دریایی یا امواج گوش کنند. وقتی صدای شکسته شدن امواج شنیده می‌شود؛ یعنی به کناره‌ها یا خلیج نزدیک هستند.

23- جهت یابی توسط یخ‌زدگی دریا: تکه‌های کوچک یخ صاف، مسافت احتمالی شما را، از ساحل نشان می‌دهد. اگر تکه‌های یخ مانند پازل نزدیک هم هستند؛ نشان می‌دهد که شما ازخشکی خیلی دورنیستید. اگر لبه‌های تکه‌های یخ تیز و برنده است؛ بیان گر نزدیکی به ساحل می‌باشد؛ اما اگر قطعات یخ گرد و از هم دور هستند نشان این است که از ساحل دورهستید. یخچال‌ها با سنگ‌ها یا مانعی بزرگ، میز یخچالی را تشکیل می‌دهند. صخره‌های بزرگ از آب شدن یخ زیرشان ممانعت می‌کنند؛ بنابراین سنگ هم چنان روی سطح یخ باقی می‌ماند سنگ‌ها یا موانع تدریجاً به عنوان محور قرار می‌گیرند. پایه‌ها نشان‌دهندهٔ جنوب هستند؛ به دلیل تابش خورشید بیش‌ترین مقدار ذوب را دارند و به سمت جنوب خم شده و حالت می‌گیرند؛ بعد از مدتی این پایه‌ها آب می‌شود و خورشید این فرآیند را هم چنان انجام می‌دهد.

فرسایش یخ در شیب‌های جنوبی به خاطر سرمای بیشتر در شب و گرمای بیشتر در روز چشمگیرتر است. در نیمه گرم تر سال، فرسایش در شیب‌های شمالی تپه‌ها نامحسوس‌تر است. در شیب‌های جنوبی گرمای خورشید بر روی توده‌های برفی، درختان، بوته‌ها و سنگ‌ها، سایه‌های جذاب می‌سازد؛ توجه کنید که جهت باد بسیار مهم است؛ زیرا یک باد گرم و قوی برف را سریع تر از خورشید ذوب می‌کند. به طور ساده می‌توان گفت که قسمتی ازدامنه کوهستان که برف آن آب شده رو به جنوب است.

24- جهت‌یابی از روی باد: بادها را از جهتی که می‌وزند؛ نام گذاری می‌کنند مانند باد شمالی از شمال، هر منطقه‌ای باد غالب و برجسته‌ای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول می‌وزد. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانی تر بوده و در جهت خاصی می‌وزد.

نواحی معتدل: از غرب می‌وزد. (در هر دو نیم‌کره شمالی و جنوبی)

نواحی گرم سیری: بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارند.

خط استوا: معمولاً از سمت شرق می‌وزد.

نیم‌کره شمالی: بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است.

25- جهت یابی از روی لانه موش و پرندگان: در بالای عرض جغرافیایی شمالی، قسمت شرقی تپه‌ها و کوه‌ها بهتر و مناسب تراست. می‌توان به راحتی لانه‌های زیرزمینی موش‌ها را زیر کنده‌های مرده درختان، لانهٔ دارکوب‌ها و پرندگان پیدا کرد. این‌ها نشان‌دهنده جهت شرقی، جنوب شرقی و جنوب هستند.